انگشت ترامپ روی دکمه جنگ اتمی

دولت دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری امریکا، روز جمعه گذشته از دکترین جدید هسته‌ای خود رونمایی کرد. این سند راهبردی از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو دست‌نخورده باقی مانده بود و اکنون پس از حدودا هشت سال، به گونه‌ای مبهم و سؤال‌برانگیز مورد بازبینی قرار گرفته و واکنش‌های زیادی برانگیخته است.blank

از نظر بسیاری از آگاهان و کشورها، راهبرد هسته‌ای امریکا، خطر بروز جنگ اتمی را بیش از پیش افزایش می‌دهد.

لئونید اسلوتسکی، رییس کمیته روابط خارجی دومای روسیه، در واکنش به این اقدام امریکا گفت: توسعه تسلیحات هسته‌ای امریکا، تهدیدات جنگ هسته‌ای را با وجود کشورهایی مانند کوریای شمالی افزایش می‌دهد.

آنچه این سند راهبردی را ابهام‌آمیز کرده است، جواز کاربرد تسلیحات هسته‌ای تنها در «شرایط فوق‌العاده» است، اما این که این شرایط به اصطلاح فوق‌العاده چیست، مشخص نشده و همین، مایه پیچیدگی ماجرا گردیده است.

ترامپ در این سند، با محدود کردن حمله هسته‌ای به شرایط خاص، مدعی کاهش خطر استفاده از تسلیحات اتمی شده است، اما با تعیین نکردن چارچوب مشخص برای آن، راه را برای نامگذاری هر شرایطی به «شرایط فوق‌العاده» باز گذاشته است. در این صورت هر شرایطی که باب میل ترامپ نباشد، می‌تواند «شرایط فوق‌العاده» باشد.

از نگاه پنتاگون، روسیه در حال تولید بمب‌‌های هسته‌‌ای کوچک است، و از آنجایی که به زعم پنتاگون، واشنگتن در زمینه بمب‌های بزرگ، توانایی مقابله با مسکو را ندارد، این سند در پی آن است که ارتش امریکا بر سلاح‌های هسته‌ای کوچک متمرکز شود، تا از مقابله با رقیب دیرینه و سنتی خود ـ روسیه ـ عقب نماند.

همچنان که اشاره شد، انتشار این سند گمانه‌زنی‌های زیادی در پی داشته است: کسانی آن را آغاز جنگ جهانی هسته‌ای، و برخی نیز تهدید امنیت ملی امریکا توصیف کرده‌اند.

به باور روزنامه دیلی اکسپرس، این سند با افزایش خطر وقوع جنگ هسته‌ای، گامی در جهت آغاز جنگ جهانی سوم است.

با آن که در این راهبرد از چین، ایران و کوریای شمالی نیز نام برده شده، اما مهم‌ترین هدف در این سند، مقابله با تهدیدهای روسیه عنوان شده است. در بخشی از دکترین هسته‌ای امریکا آمده است: «روسیه باید متقاعد شود که در صورت تهدید به انجام حمله هسته‌ای در اروپا، حتی در دامنه‌ای محدود با هزینه‌های بسیار شوم مواجه خواهد شد.» این بخش، به صورت تلویحی، توانایی امریکا برای استفاده از توان حمله اول یا first strike را به رخ روسیه می‌کشد.

اما پرسش اساسی این است که چرا امریکا به فکر حمله اول علیه روسیه افتاده است؟blank

به باور تحلیلگران این امر برمی‌گردد به تمرکز روسیه بر روی ضعف غربی‌ها در وابستگی به دنیای فناوری. ادعای اخیر وزارت دفاع بریتانیا مبنی بر قصد مسکو برای حمله به زیرساخت‌های انرژی این کشور نیز برآمده از همین واقعیت است.

روسیه به نیکی دریافته است که اختلال در منابع انررژی و وسایل الکترونیکی، به مراتب چالش‌برانگیزتر از هیاهو و هرج و مرج است. برای همین است که روسیه در ۲۰ سال گذشته به صورت هدفمندی، بر جنگ سایبری متمرکز شده و وابستگی خود به رویکرد سخت تحریک و تشنج‌آفرینی برای تشنج‌زدایی را به حداقل رسانده است. معنای این رویکرد آن است که روسیه لزوم پیش‌قدم شدن برای استفاده از کلاهک‌های هسته‌ای کم‌قدرت را کاهش داده و اهداف راهبردی خود را از مجرای جنگ سایبری، با هزینه‌های کم و بازدهی‌های زیاد دنبال می‌کند.

این رویکرد، دقیقا در نقطه مقابل سیاست‌های امریکا قرار دارد. امریکا بیش از گذشته به ابزار تهدید حمله نخست وابسته شده است.

با نگریستن از این منظر به رویکردهای دوگانه واشنگتن و مسکو به این نتیجه می‌رسیم که مسکو یک گام جلوتر از واشنگتن قرار دارد؛ زیرا امریکا ضمن توسل به اهرم‌های تهاجمی، مایه وابستگی پنتاگون به ابزار کهنه‌ای شده که در مقایسه با راهبردهای سایبریک روسیه، کارآیی کم‌تری دارد.

با همه این‌ها، واکنش روسیه به انتشار دکترین هسته‌ای امریکا معطوف به پارامترهای دیپلماتیک است. روسیه خواستار شفاف‌سازی برخی عبارت‌های کلیدی به ‌کاررفته در دکترین هسته‌ای ترامپ شده، و آناتولی آنتونوف، سفیر روسیه در امریکا اظهار امیدواری کرده که: «در آینده بسیار نزدیک، دیداری بین کارشناسان روسی و امریکایی اتفاق بیفتد تا همکاران امریکایی‌مان توضیحاتی درباره بسیاری از موارد ذکر شده در این سند هسته‌ای ارائه دهند.»

اما به نظر نمی‌رسد در صورت وقوع چنین دیداری، نگرانی‌های جهانی و نیز نگرانی‌های روسیه نسبت به دکترین هسته‌ای ۲۰۱۸ امریکا مرتفع شود. این سند، عمیقا سؤال‌برانگیز است و جهان را در شوکی عظیم فرو برده است.

مطالب مرتبط