گشایش درِ باز به روی افغانستان!
هیئت شورای امنیت سازمان ملل شامل رییس شورای امنیت و نماینده امریکا در سازمان ملل دیروز وارد کابل شد. کار این هیئت، بررسی شکایتهای ثبتشده افغانستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد است.
از آن میان، مشکلات منطقهای، به ویژه چگونگی مبارزه با تروریزم، محور اصلی مذاکرات این هیئت با مقامات کابل خواهد بود.
تا کنون دستکم دو شکایت از افغانستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد ثبت شده است: شکایت از حملات موشکی پاکستان بر بخشهای مرزی افغانستان، و نیز شکایت از پناه دادن پاکستان به گروههای تروریستی مشغول جنگ با دولت افغانستان.
همچنان که گفته شد، بررسی این شکایتها از نزدیک در دستور کار هیئت اعزامی شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد و این، در نوع خود فرصتی طلایی و استثنایی برای افغانستان است تا با بهرهبرداری از آن، مطالبات مشروع و مظلومیت ناموجه خود در مقابل دستدرازیهای همسایه جنوبیاش، پاکستان، را دنبال کند.
افغانستان در این فرصت، امکان مستندسازی مداخلات متجاوزانه پاکستان در خاک خود را در اختیار دارد؛ آن گونه پیش از این نیز در اختیار داشت، اما به علت انفعال سیستماتیک دستگاه دیپلماسی کشور، نتوانسته بود از آن دفاع کند، و حمایت و همراهی نهادهای بینالمللی، از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد را جلب.
یک گمانه هم این است که این سفر بخشی از برآیند و برونداد تنشآلودگی روابط امریکا و پاکستان است. به واقع به برکت همین تنشها بود که امریکا پاکستان را به صورت بیسابقهای متهم به ترویج و توسعه رویکردها و فعالیتهای تروریستی در منطقه کرد، و اسلامآباد را با فشار بیشتری در تنگنای سیاسی و اقتصادی قرار داد. اکنون نیز مبتنی بر همین شرایط پیشآمده، شورای امنیت سازمان ملل متحد هیئتی پانزده نفره را برای بررسی مداخلات پاکستان در امور افغانستان گسیل کرده است.
صدای امریکا گزارش داده که در ترکیب این هیئت، نیکی هیلی، نماینده هندیتبار ترامپ در سازمان ملل هم قرار دارد. چنین چیزی به اندازه اصل اعزام هیئت مورد نظر به افغانستان اهمیت دارد. چرا که حضور نماینده هندیتبار ترامپ در سازمان ملل در ترکیب این هیئت، بدان معنی است که او با توجه به دشمنی دیرینه و تاریخی پاکستان با هند، هم از منظر علایق ملی و میهنی خود، و هم از چشمانداز تیرگی روابط امریکا و پاکستان، به تحلیل و ارزیابی واقعیتهای جاری در افغانستان از دستدرازیهای تروریستی پاکستان، خواهد پرداخت.
با وجود این، از توجه به دو نکته نمیتوان چشم پوشید: یکی اینکه اعزام این هیئت به افغانستان، هرگز نمیتواند بار مسؤولیت نهادی مثل شورای امنیت سازمان ملل متحد را در قبال جنایات، دخالتها و ددمنشیهای پاکستان در افغانستان سبک نمیکند. در هفده سال گذشته، پاکستان به صورت آشکار و آفتابی با امنیت و ثبات افغانستان بازی کرده و با حمایت از تفکر تروریستی طالبان و القاعده و اکنون داعش، در کار تقویت و توسعه تروریزم بوده، اما سازمان ملل و به ویژه شورای امنیت این سازمان، همواره از مظلومیت و خاکسترنشینی و خون دادنهای به ناحق شهروندان یکی از اعضای خود چشمپوشی کرده است. بنابراین عادلانه آن است که شورای مجموعه سازمان ملل نیز در قبال بیتفاوتی خود نسبت به جنایات انجامشده در دستکم هفده سال گذشته، پاسخگو باشد.
نکته دوم این است که دولت افغانستان نیز باید بپذیرد که بخشی از بیتوجهیهای سازمان ملل و شورای امنیت به قربانی گرفتنهای پیوسته تروریزم پاکستانی از مردم این سامان، نقش داشته است. دولت افغانستان به علت آلودگی به فساد سازمانیافته و رقابتهای سیاسی برآمده از نگرش قومی به قدرت، سکان سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی خود را غالبا به کسانی سپرده که یارای سکانداری مدبرانه و مدیریت داهیانه و خرمندانه آن را نداشته اند. این وضعیت موجب شده است که افغانستان در حوزه دیپلماسی خارجی خود بسیار ضعیف و اثرپذیر ظاهر شود و قادر به رساندن صدای دادخواهی شهروندان را به گوش جهانیان نداشته باشد.
به همین دلیل است که سفر هیئت اعزامی شورای امنیت به افغانستان را باید به مثابه «گشایش درِ باز» به روی کشور دانست و تأکید کرد که این در تا زمانی باز است که افغانستان هنر وارشدن از آن را به دالانهای جهانی بازیهای سیاسی به خوبی آموخته باشد و از فرصت به وجودآمده به نیکی استفاده کند. در غیر آن، این سفر نیز همانند بسیاری از فرصتهای هفده سال گذشته، بیهوده و بیدستاورد از دست خواهد رفت.