بیتالمقدس؛ بحران بیپایان
دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا، بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام کرد و از تصمیم خود برای انتقال سفارت ایالات متحده از تلاویو به بیت المقدس خبر داد. این خبر، واکنشهای منفی فراوانی در سطح جهان در پی داشت. موج واکنشهای منفی در قبال این تصمیم به اندازهای گسترده و فراگیر بود که حتا کشوری مثل عربستان سعودی که گمان میرود با همسویی با امریکا در امور خاورمیانه، راه را برای این اقدام هموار ساخته است، آن را غیرمسؤولانه خواند و محکوم کرد.
حجم گسترده واکنشهای منفی به تصمیم ترامپ برای به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، این پرسش را به میان میآورد که امریکا از این کار، چه اهدافی را دنبال میکند و پیامدهای این اقدام برای خاورمیانه چیست؟
اهداف انتقال سفارتخانه به بیت المقدس
جلب سرمایه
ترامپ پیش از آن که رییسجمهور امریکا باشد، یک تاجر است. این ویژگی موجب شده است او به همهچیز دید تجاری داشته باشد. ترامپ به خوبی واقف است که چرخه اقتصاد جهانی را سرمایهداران یهود میچرخانند و جذب سرمایههای آنان به سوی امریکا، مایه رشد و رونق اقتصادی ایالات متحده میشود. این کار زمانی صورت میگیرد که ترامپ در عمل به آنان نشان دهد که تا چه اندازهای حامی اسرائیل است و به گفته نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم، چگونه «بهترین هدیه را به آن تقدیم میکند».
باجگیری از اعراب
قضیه فلسطین دست کم هفت دهه است که به دغدغهای عربی ـ اسلامی تبدیل شده است. در این مدت اگرچه اعراب و به ویژه رژیمهای قدرتمند عربی از جمله مصر و عربستان اقدامی عملی برای حمایت از فلسطینیان انجام ندادهاند، اما در سیاستهای اعلانی خود همواره نسبت به این موضوع حساسیت نشان میدهند. واکنشهای وسیع عربی نسبت به تصمیم تازه ترامپ، از مصادیق عینی تظاهر اعراب به موضوع فلسطین و اسرائیل است. بنابراین ترامپ اگر بتواند به اراده خود عینیت عملی ببخشد و بیت المقدس را به مثابه پایتخت اسرائیل تثبیت کند، دستاوردی بسیار بزرگ و باورنکردنی برای خدمت به اسرائیل را به نام خود ثبت خواهد کرد، و اگر به علت فشارهای ناشی از مخالفت وسیع جهانی ـ اسلامی، از موضع خود در خصوص پایتختی بیت المقدس عقبنشینی کند، امتیازات زیادی از اعراب دریافت خواهد کرد. سران کشورهای عربی نیز برای حفظ جایگاه خود در ذهنیت همگانی اعراب و مسلمانان خشمگین از تصمیم ترامپ، از باج دادن به ترامپ ابایی ندارند.
رقابتهای داخلی
قدرت و سیاست در امریکا همواره میان دو جناح عمده جمهوریخواهان و دموکراتها در چرخش بوده است. در این میان، اسرائیل به عنوان دولتی تأثیرگذار بر انتخابات ایالات متحده، غالبا به حمایت از جمهوریخواهان تمایل داشته و علت آن نیز حمایت بیچون و چرای نامزدان این حزب از منافع اسرائیل بوده است. در انتخابات ۲۰۱۶ اما اسرائیل به صورت بیسابقهای جانب هیلاری کلینتون دموکرات را به دلیل حمایت فوق العاده او از این رژیم گرفت. اکنون گاه آن فرا رسیده که ترامپ ثابت کند، فراتر از شعارهای تبلیغاتی، در عمل از اسرائیل حمایت میکند و عمیقا به منافع، امنیت و قدرتیابی اسرائیل در خاورمیانه پای بند است.
پیامدهای انتقال سفارتخانه به بیت المقدس
پایان گفتگوهای صلح
از سال ۲۰۰۰ تا کنون بیش از ۱۰۰ جلسه سازش بین طرفهای فلسطینی و اسرائیلی در قالب ۱۸ طرح صلح برگزار شده است. این نشستها اگرچه کمترین کمکی به حل مسأله فلسطین نکرده است، اما بارقه امید را برای پایان دادن به این مناقشه طولانی همچنان روشن نگاه داشته است. اکنون اما انتقال سفارت امریکا از تلاویو به بیت المقدس به منزله شلیک تیر خلاص به مذاکرات سازش است.
شعلهورشدن انتفاضه سوم
تاریخ فلسطین علاوه بر جنگهای متعدد با اسرائیل، سه انتفاضه را تجربه کرده است. با توجه به مغایرت تصمیم ترامپ با اراده همه فلسطینیان، انتظار میرود انتقال سفارت ایالات متحده به بیت المقدس، انتفاضه سوم را شعلهورتر از گذشته کند.
افزایش احساسات ضد امریکائی در منطقه
امریکا حیثیت مخدوشی در منطقه خاورمیانه دارد. اقدامات ترامپ در یک سال گذشته و جنگهای سوریه و عراق، مزید بر علت شده و این چهره را مخدوشتر ساخته است. با وجود این، بدون تردید اقدام ترامپ برای انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس احساسات منفی مردم منطقه نسبت به امریکا را شدیدتر خواهد ساخت.
افزایش تنش در منطقه
اگرچه توجیه آقای ترامپ برای رسمیت بخشیدن به پایتختی بیت المقدس برای اسرائیل این بود که این کار، موجب پایان یافتن به درگیریهای طولانی فلسطینیان با اسرائیل خواهد شد، اما نباید از یاد برد که فلسطین پیش از این نیز به خودی خود کانون اصلی بحران و تنش در منطقه بود، و با انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس دامنهدارتر از پیش خواهد شد.