جنرال دوستم و رویای بازگشت
از غیبت جنرال دوستم حدود شش ماه میگذرد، ظاهرا غیبت جنرال را درمان و تداوی او وانمود کردند. قبل از سفر او به ترکیه، رولا غنی، گفت او در خانه اش در حصر به سر میبرد. قضیه حقوقی دوستم از پیچیده ترین قضایای است که کاملا رنگ و بو سیاسی بخود گرفته نه در سطح داخل بلکه دامنه این پرونده تا امریکا و کشورهای غربی هم کشانیده شده است.
بعد از آن رسانهها اخباری را منتشر کردند که دال بر تبعید جنرال در ترکیه بود.
خشم جنرال نسبت به دولت که در آن مقام درجه دوم کشور شمرده میشد فروکش نکرد و دست به دامان دو عضو ارشد دیگر حکومت شد که علیه آنچه آنان بی عدالتی میگفتند ائتلاف تشکیل دادند آنهم زیر نام ائتلاف نجات افغانستان.
ائتلاف که ظاهرا خودش بسان کشتی بیسرنشین، در دریای سیاه سیاست افغانستان در حال غرق شدن است.
رایزنیهای زیادی در سطح ملی برای بازگشت دوستم به کشور صورت گرفت که گویا جواب نداد، اخیرا رویکرد بازی کمی متفاوت تر و از آدرسهای دیگر در حال شکل گیری است؛ پای فرماندهی ناتو هم در بازگشت جنرالی در تبعید، دخیل شده که باتور دوستم پسر ارشد جنرال آن را به فال نیک گرفته است.
باتور دوستم اخیرا گفته است زمینه بازگشت پدرش به کشور فراهم است و ناتو هم در این زمینه رضایت داده است.
حرفهای باتور مبنی رضایت ناتو در بازگشت جنرال این گمانه را به واقعیت نزدیک میکند که حدود چهار ماه قبل هنگام که به هوایپمای حامل جنرال به مزار شریف اجازه فرود داده نشد هم ناتو دخیل بوده است.
دفتر جنرال در کابل اعلام کرده است که جنرال در هفتههای نزدیک به کشور بر میگردد و کماکان معاون اول ریاست جمهوری باقی میماند.
اگر قرار باشد دوستم به زودی برگردد بازهم خیلی دیر شده است، مهره های نزدیک به دوستم را هم حکومت که اکنون جنرال در مواردی بسیار همسو با آن نیست جذب کرده است و از سوی هم بحران شمال وارد مرحله تازهای شده است که کنترل آن از توان دولت و سربازان مورد حمایت جنرال خارج است.
از سوی دیگر آقای دوستم در بازیهای سیاسی در کشور بیگانه است جنرال فقط بلد است خوب بجنگد و او در فهم دیپلماسی پیچیده که بیشتر به فریب دادن همدیگر در میان سران حکومت میماند اشراف ندارد.
در هرصورت دوستم در حکومت وحدت ملی بازنده اصلی است بازندهی که بخشی پیروزی تعیین کننده رئیس جمهور غنی در انتخابات گذشته از آدرس رای مریدان جنرال بود.
اکنون شایعات وجود دارد که جنرال به زودی بر میگرد اینکه آمدن جنرال چه چیزی را بهبود میبخشد و از چه چیزهای پرده بر میدارد مبهم است، ولی آنچه مهم است این است که جنرال کماکان در جایگاهی حکومتی که یک معاون رئیس جمهور باشد نیست.
هرچند تبعید و غیبت جنرال مشروعیت حکومت را بیش از هر زمان دیگر زیر سوال میبرد ولی تعداد مریدان و حجم محبت طرفدران جنرال را مضاعف کرده است.
بیهیچ جانبداری و با دید منصفانه میتوان گفت که نفوذ و جایگاه کنونی جنرال دوستم با وجود این رفتارها، نه تنها تنزل نیافته بلکه به میزان زیادی افزایش یافته و در انتخابات گذشته محک کافی برای تعیین این مساله بوده است، بنابراین نگرانی از اعمال محدودیت یا نوع رفتار با او بیش از آنکه خاستگاهی مبتنی بر نگرانیهای سیاسی یا جناحی و انتخاباتی باشد، بیشتر نگرانی برای ساختاری است که در آستانه تحولات پیچیده جهانی و چالشهای مهم داخلی، نمیداند که پیامد رفتار دوگانه در مواجهه با رقیبسیاسی و پیامی که به جامعه میدهد٬ چیست و عملا خود را در مسیر کدام گونه از رفتار قرار خواهد داد.
دیدار دیروز جنرال با رجب طیب ارغان رئیس جمهور ترکیه نیز این گمانه را تقویت میکند که فضای داخلی با حمایت خارجیها برای حضور جنرال دوستم فراهم شده است.
اکنون فضای سیاسی کشور به سمت انتخابات و یاری گیریها میرود و این امر حتی اگر دوستم برای هیچ کس قابل تحمل نباشد بازگشت او به کشور برای گروه های سیاسی که به رای مریدان جنرال نیاز دارند مهم و حیاتی است.
سادگی و عدم درک دوستم از وقایع پیچیده و چند لایه سیاسی کشور باز هم او و مریدان سرسپرده اش را به مثابه ابرازی قرار میدهد که فقط صندوقهای رای را پُرکنند.