علما؛ یک بام و دو هوای حرمت شرعی!

صدها تن از علمای هرات به دعوت شورای علمای این ولایت، با شعارهای «مرگ بر ستاره شیطان»، علیه برنامه «ستاره افغان»، تظاهرات کردند.blank

این اقدام واکنشی است به برنامه پذیرش و ثبت نام مرحله مقدماتی برنامه ستاره افغان که قرار است تا چند روز دیگر در هرات آغاز شود.

این تظاهرات که از سوی جامعه روحانیت افغانستان راه‌اندازی شده بود، از منطقه گذرگاه در شمال شهر هرات شروع و در مقابل دفتر والی هرات پایان یافت.

حقیقت این است که میانه علما و موسیقی در درازنای تاریخ، میانه کش‌داری بوده است. در فقه اسلامی، «موسیقی مطرب» که از آن به «غنا» تعبیر می‌شود، حرام دانسته می‌شود و متدینان و متشرعان، از شنیدن آن منع شده اند. با این حال، در تعیین مصداق «غنا» همواره میان علما اختلاف نظر بوده وجود داشته است. به واقع تعیین مصداق برای این‌گونه موارد، از دشواره‌های اصلی فقه اسلامی است.

از دیگر سو، کارنامه علما در مرزبانی از آنچه آنان شعار آن را می دهند (اسلام) عمیقا آمیخته با تناقض و پارادوکس غیرقابل حل و تحلیل است. پرسش این است که علمای ما چرا از همه جنایات و ددمنشی‌ها و دنائت‌هایی که در جامعه اسلامی افغانستان صورت می‌گیرد، تنها برگزاری یک جشنواره موسیقی را می‌بینند؟ آیا کشتار انسان‌های بی‌گناه در شریعت اسلامی حرمت ندارد تا علما نسبت به آن واکنش نشان دهند و از کشتارهای وحشتناک همه‌روزه مردم در بازار و مسجد و در حال نماز جلوگیری کنند؟ در قرآن کشتن یک انسان با کشتن همه بشریت برابر دانسته شده، پس چرا علما در مقابل این‌همه کشتاری که روزانه صورت می‌گیرد و مردم گروه گروه به کام مرگ فرستاده می‌شوند، سکوت مرگبار و معنادار اختیار کرده‌اند؟

تظاهرات علمای هرات در اعتراض به برنامه صدای افغان دقیقا سه روز بعد از حمله خونین داعش به مسجد امام زمان کابل و حمله طالبان به مسجدی در دو لینه ولایت غور صورت می‌گیرد. در حمله به مسجد امام زمان بیش از ۶۰ نفر نمازگزار به شهادت رسید، و در مسجد دو لینه غور هم حداقل ۳۳ نفر! اما از علمای هرات حتا در محکومیت این دو جنایت هولناک، صدایی برنخاست.

قصد ما تبرئه برنامه صدای افغان نیست. ما به همان اندازه که حامی سینه‌چاک هنریم، مخالف ابتذال هنری هم هستیم، اما حرف ما این است که حتا اگر اختلافات در تعیین مصداق «غنا» حل شود و صدای افغان، به مثابه یکی از نمادهای عینی آن دانسته شود، این برنامه به اندازه کشتن مردم بی‌گناه، مخصوصا به اندازه کشتن مردان و زنان مسلمان نمازگزار حرام نیست.

به این ترتیب، نتیجه‌ای که از واکنش علمای هرات به برگزاری برنامه صدای افغان، و خاموشی آنان در قبال این‌همه جنایت و خون‌ریزی و خشونت و خاکسترنشین ساختن مردم صورت می‌گیرد، از این حقیقت پرده برمی‌دارد که رفتار آنان با اسلام دوگانه و متناقض‌نما و غیراصولی است. برپایه این حقیقت علمای بیش از هر چیز باید میانه و تکلیف خود را با اسلام مشخص کنند. و مشخص کنند که آیا آنان بخش‌هایی از اسلام را می‌پذیرند و بخش‌هایی از آن را انکار می‌کنند؟ وقتی حرمت جان انسان، به ویژه انسان مؤمن، بالاتر از هرچیزی و از جمله بالاتر از کعبه دانسته شده، و کشتن یک نفر با کشتن همه انسان‌ها مساوی دانسته شده است، سکوت علما در مقابل جوی خونی که از کشتار انسان‌های مسلمان و بی‌گناه در کشور جریان دارد، چگونه قابل توجیه است؟

ممکن است علما مانند کبک سر خود را زیر برف فرو کرده باشند، تا مسؤولیت‌های خود در قبال این‌همه خون و خشونت را نبینند، اما این دلیل نمی‌شود که به آنان گفته نشود، بخشی از مسؤولیت خون‌هایی که به ناحق در افغانستان ریخته می‌شود به دوش آنان است. علما با سکوت خود در قبال جنایات غیرانسانی و ضد اسلامی داعش و طالبان، بر این جنایات مهر تأیید می‌نهند و بار مسؤولیت خود در برابر خدا، اسلام، تاریخ و مردم مسلمان را سنگین‌تر می‌کنند.

مطالب مرتبط