افغانستان و «سَمِّ» وابستگی به «سام»!
سام یا «نشست مقامهای ارشد» پنج شنبه هفته گذشته در کابل به پایان رسید. این نشست با حضور نمایندهگان بیش از پنجاه کشور و سازمان بینالمللی حامی بازسازی افغانستان برگزار شده بود.
این نشست که به «سام» معروف شده، هر سه سال یک بار از سوی کشورهای کمککننده و حامی افغانستان برگزار میشود تا دولت افغانستان برای آنان در یک مراسم تشریفاتی گزارش بدهد.
وزیر مالیه کشور، در پایان این نشست از این که دستاوردهای افغانستان مورد ستایش شرکتکنندگان قرار گرفته، ابراز خرسندی کرد، اما از این که جامعه جهانی به برخی تعهدات خود در قبال افغانستان عمل نکرده، از آن گلایه کرد.
آنچه در این نشست بررسی شد، اجرای تعهداتی بود که دولت افغانستان سال پار در نشست بینالمللی بروکسل در برابر دریافت وعده کمک ۱۵میلیارد دالری، تا سال ۲۰۲۰ به جامعه جهانی داده بود.
این نشست از نظر حکومت افغانستان، مثبت و مؤثر بود؛ چرا که به گفته وزیر مالیه گزارشهای افغانستان موجبات رضایت و خرسندی کشورهای کمککننده از افغانستان را در پی داشته است.
پس از نشست بروکسل نیز ارگ شادمانی وصفناپذیری از دریافت وعدههای کمککنندهها تا سقف ۱۵ میلیارد دالر داشت. این مبلغ برای کشوری که از صدر تا ذیل و از الف تا یای حیات سیاسی و امنیتی اش وابسته به کمکهای خارجی است، بسیار هنگفت و دهان پرکن است، اما افتخاری ندارد که حکومت ما در تکدیگری بینالمللیاش توانسته است صرفا وعده دریافت مبلغی به این کلانی را به دست آورد!
دلیل این امر آن است که خارجیها نه بر اساس درخواست حکومت افغانستان، بلکه بر پایه سیاست خودشان و به دلیل همراهی با ایالات متحده امریکا دستکم تا سال ۲۰۲۴ حمایت خود از افغانستان را قطع نمیکنند.
تا کنون بارها اتفاق افتاده که خارجیها نسبت به قطع یا کاهش کمکهای خود به افغانستان، به دلیل آلودگی ادارات دولت به فساد سرسامآور مالی، هشدار دادهاند، اما در عمل اتفاق مخصوص و محسوسی نیفتاده است. به واقع این هشدارها در حد ابزار فشار سیاسی برای مسؤولیتآفرینی در مقامات و سازمانهای افغانستان عمل میکند و فراتر از آن الزام اجرایی ندارد.
با همه این موارد، توجه به دو نکته، هم برای افغانستان و هم برای کشورهای کمککننده مهم و حیاتی است:
۱- حکومت افغانستان از توجه به منابع و امکانات بومی برای رسیدن به خودکفایی ملی و مالی، چشم پوشیده و چشم طمعش را متکدیانه به جیب خارجیها دوخته است. غفلت از این حقیقت که به میزان توفیق در جلب و جذب کمکهای خارجی، اصل وابستگی و بازماندن از خودبسندگی، عمیقتر و عظیمترشدن میشود، عوارض و عواقب بسیار وخیم و وحشتناکی برای امروز و آینده و نسلهای فردای این سرزمین دارد.
۲- ممکن است حکومت وحدت ملی، درست همانند حکومت حامد کرزی، در دادن آمار و ارقام غیرواقعی و بزرگنمایی پروژههای غیرعملی دست باز و بالایی داشته باشد، اما این چیزی نیست که واقعیتهای جاری و عینی جامعه ما را تغییر دهد. از زمان بر سر کار آمدن حکومت وحدت ملی، افغانستان در بدترین شرایط سیاسی و اقتصادی از زمان فروپاشی امارت اسلامی طالبان قرار گرفته است. در سه سال گذشته، نه تنها هیچ کار مثمر و مؤثری در هیچ زمینهای انجام نشده، بلکه اوضاع بدتر از گذشته شده، بیکاری به اوج خود رسیده و مردم توانایی تهیه ابتداییترین نیازهای روزمره خود را از دست دادهاند. این در حالی است که کمکهای جهانی برای مردم افغانستان است و نقش دولت در این میان آن است که به مثابه پل ارتباطی دریافت این کمکها و مصرف آن برای موارد حیاتی و زیربنایی مورد نیاز مردم عمل کند. ولی نتیجه حاصل از این همه گداییگری بینالمللی چیزی نبوده است که برای مردم امکان کشیدن نفسی راحت فراهم کند. گو این که افغانستان پروژه دو سویهای است که هم برای خارجیها آب و نان دارد و هم برای مافیای قدرت و حکومت بومی و محلی. اما آنچه برای مردم میماند گرسنگی و گداییگری همیشگی است!