استقلال کردستان؛ رؤیا یا کابوس افغانستان؟

برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان عراق، جدیدترین تحول خاورمیانه است که موجبات نگرانی زیادی در میان کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایجاد کرده است. این همه‌پرسی با مشارکت ۷۲ درصدی مردم در اقلیم کردستان برگزار شد و نتایج اولیه نیز حاکی از پیشتازی حامیان جدایی اقلیم از عراق و تشکیل دولت ـ کشور کردی مستقل است.blank

جدای از پیشینه استقلال‌طلبی کردهای عراق، این بحران داعش بود که فرصت را برای برگزاری این همه‌پرسی فراهم ساخت. پیش‌مرگه‌های کرد، سهم بارز و برجسته‌ای در شکست داعش در عراق داشتند، و از آن طرف ضعف درونی و ساختاری دولت مرکزی و تمرکز آن بر نبرد با داعش، کردها را بر آن داشت که این وضعیت را تبدیل به فرصتی برای برگزاری همه‌پرسی و کوبیدن علنی و عملی بر طبل استقلال هویتی و سرزمینی کنند.

بدون تردید نفس برگزاری این همه‌پرسی هم برای کردستان و هم برای دولت مرکزی عراق چالش برانگیز است. حتا اگر این همه‌پرسی به نتایج قطعی استقلال اقلیم از عراق منتهی شود، دست یافتن به استقلال کار ساده‌ای نیست و با توجه به مخالفت‌های بسیار جدی دولت حیدر عبادی، و کشورهای ترکیه و ایران با این رویداد، اقلیم کردستان باید هزینه‌های سنگین سیاسی و احتمالا انسانی و نظامی برای آن پرداخت کند.

اما آنچه برای کشورهایی دورتر از عراق، کشورهایی مثل افغانستان و پاکستان مهم است این است که آیا این همه‌پرسی می‌تواند موجی از تمایل به استقلال را در اقلیت‌های قومی ساکن در این دو کشور ایجاد کند یا نه؟ افغانستان و پاکستان به لحاظ بافت و تنوع قومی و نیز سرنوشت سیاسی و تاریخی اقوام و اقلیت‌ها، شباهت‌های زیادی به عراق دارند، و به همین جهت اقلیت‌های بازمانده از قدرت و ثروت ملی در این دو کشور، در تقلای دست یافتن به جایگاه مورد انتظار خود در سیاست و بازار هستند. اما آیا پویش و پیمایش راهی که اکراد در عراق رفتند، برای اقوام و اقلیت‌های قومی این دو کشور هم آزمودنی و تجربه‌پذیر هست؟

عراق به لحاظ همگونی جمعیتی، بیشتر شبیه ایران و پس از آن پاکستان است، اما تجربه همه‌پرسی کردستان، چیزی نیست که برای اقلیت‌های قومی افغانستان به الگویی برای هویت‌طلبی تبدیل نشود. اما این کار مستلزم زمینه‌های سیاسی ـ اجتماعی و پیش‌زمینه‌های تاریخی است. در افغانستان به رغم آن که قوم‌گرایی بخشی بنیادین از ساختار سیاسی ـ اجتماعی کشور را تشکیل می‌دهد، اما استقلال‌خواهی قومی تا کنون به عنوان یک خواسته قومی مطرح نشده، تا امروز از آنچه در عراق اتفاق افتاد الگوگیری شود.

اقوام عمده افغانستان پشتون‌ها، هزاره‌ها، تاجیک‌ها و اوزبیک‌ها هستند. سه قوم آخر، به دلیل اتلاف حقوق خود در تاریخ سیاسی افغانستان، همواره از وضعیت موجود ناراضی بوده اند، اما داعیه استقلال قومی تا کنون در کشور مطرح نشده است.

نهایت چیزی که در افغانستان به ویژه در اواخر دهه ۶۰ مطرح شد، تشکیل نظام فدرالی بود. این طرح مبتنی بر کاهش تنش‌های قومی و ایجاد هماهنگی میان نظام سیاسی و تکثر قومی مطرح شد، اما از حد یک طرح و شکل‌گیری یک تشکل سیاسی (حزب کنگره ملی) فراتر نرفت.

اکنون نیز با توجه به تأکید قانون اساسی کشور بر نظام متمرکز سیاسی و تجزیه‌ناپذیری کشور، حتا اگر استقلال‌خواهی، ایده‌ای آرمانی برای برخی اقلیت‌های قومی باشد، امکان تحقق آن فراهم نیست. با این حال، اثرگذاری همه‌پرسی استقلال کردستان عراق در درازمدت، بر کشورهای منطقه از جمله ایران و پاکستان، دور از انتظار نیست. اما در شرایط کنونی اگر استقلال برای کردهای عراق یک رؤیاست، برای اقلیت‌های قومی افغانستان، ایران و پاکستان، چیزی جز کابوس نخواهد بود.

مطالب مرتبط