اوباما بازهم جایزه صلح نوبل را خواهد گرفت؟

 اگر چه تحربه ثابت ساخته است که پالیسی های حزب “دموکرات” و”جمهوری خواهان”درعمل مکمل همدیگرند و در گفتارمغایرهم‌اند، ولی راز محبوبیت اوباما و موفقیت وی در دو انتخابات ریاست جمهوری امریکا، دراین بود که سیاست های جورج بوش را غلط دانست و وعده سپرد که اصلاح شان خواهد کرد ولی گذشت زمان ثابت ساخت که اوباما و بوش دو روی یک سکه اند . زمانی که بارک اوباما برای اولین بار در واشنگتن سوگند وفاداری یاد کرد آغازی رضایتبخش و پایان یک دوره فاجعه بار بود. پایان دوران” جورج بوش” در یک کشور عمیقا نژاد پرست، که یک امریکائی ــ اقریقائی به کاخ سفید رسید. بعد از  چند ماه  بی آنکه اوباما کاری انجام داده باشد برنده جایزه صلح نوبل سال 2009 اعلام شد. هیات منصفه جایزه نوبل را “برای تلاش های فوق العاده جهت تقویت دیپلماسی و همکاری بین المللی” به او داد.

اوباما با جایزه صلح نوبل
اوباما با جایزه صلح نوبل

در به آخرین گفته ها اوباما که روز جمعه ایراد شد توجه کنیم چهره واقعی این شخصیت مشخص می شود. ابتدا تاسف وی در مورد شکنجه گفت “ما مردم را شکنجه دادیم در حالی که این خواست  ما نیست این مبارزه با تروریسم است. و البته  این عمل دور از قضاوت اخلاقی است”.

فردای حملات 11 سپتامبر در نیویورک مراکز شکنجه مخفی سازمان سیا در لهستان و کشورهای اسکاندیناوی و آلمان و سرانجام در “گوانتانامو” راه اندازی شد. دروغ های اوباما مانند سیل جاری است. این در حالی است که دولت امریکا وجود این بازداشگاه ها و شکنجه گاهها را به رسمیت میشناسد. اوباما همچنین به وعده خود برای بستن  بازداشگاه گوانتانامو عمل نکرد. آن بازداشتگاه هنوز دایر است.

اوباما در همین سخنرانی، زمانی که در مورد ناپدید شدن یک سرباز و یا افسر اسرائیلی با عصبانیت و هراس پاسخ داد “این عادلانه” نیست . گوئی در جنگ اسیر نمی گیرند. بنظر وی بمباران و کشتار مرد فلسطین در نوار غزه و ارسال سلاح به اسرائیل برای بهتر کشتن مردم فلسطین عادلانه است!

بهتر است این برنده جایزه صلح نوبل متن سخنان خود را بار دیگر مطالعه کند. وی در زمان شکوه و جلال خود گفت “بهترین راه حل، ایجاد دو کشور برای اسرائیلی ها و فلسطینی هاست که تا در صلح و امنیت زندگی کنند. این به نفع اسرائیل و فلسطین و امریکا و همه جهان است. به همین دلیل من مترصد هستم شخصا و با همه شکیبائی و صبر این راه حل را پیدا کنم. البته این ماموریت کار می طلبد. تعهداتی که طرفیت تحت برنامه  های گذشته به دست آورده اند روشن است. وقت آن فرا رسیده است که طرفین و همه ما به مسئولیت خود اقدام کنیم.”

اینها گفته های اوست و حالا باید از وی که زمان زیادی برای باقی ماندن در کاخ سفید ندارد پرسید: کدام تلاش؟ کدام صلح؟ کدام نتایج؟

مردم فلسطین شکنجه، تحقیر و کشته می شوند. باراک اوباما چون سلف خود “جورج بوش” می رود و جهانی را در آتش باقی می گذارد. عراق در آتش خون و ترور غرق می ماند، افغانستان به طالبان سپرده می شود، کشورهای افریقا فقیرتر از همیشه و بی ثبات تر از گذشته. و متحدان اروپائی او به جنگ در مرزهای روسیه در “اوکرائین” کشیده شده اند.

این تداوم راه  وکارنامه ای نیست که بوش از خود به جا گذاشته است.

حالا با این وجود بازهم منتظر جایزه‌ی صلح نوبل دیگر برای اوباما باشیم ..؟

رضا مِهسا ـ کابل 

مطالب مرتبط