کردستان؛ بحران تازه خاورمیانه
مردم در اقلیم کردستان عراق به پای صندوقهای رأی رفتهاند، تا در همهپرسی استقلال این منطقه شرکت کنند.
حیدر عبادی، نخست وزیر عراق روز گذشته در نطقی در بغداد با غیرقانونی خواندن همهپرسی جدایی کردستان گفت: «همهپرسی اقلیم مخالف قانون اساسی است و تدابیر لازم را برای مقابله با آن اتخاذ میکنیم.»
تردیدی نیست که خاورمیانه با همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق به ریاست مسعود بارزانی، آبستن تحولات و بحرانهای میدانی تازهای شده است. این همهپرسی در شرایطی برگزار میشود که عراق و سوریه عمیقا با بحران داعش دست و پنجه نرم میکند، و ناامنی و خشونت بخشی جداییناپذیر از زندگی مردم این کشورها شده است.
آنچه در خصوص این همهپرسی قابل توجه و حایز اهمیت است، مخالفت یکدست کشورها و سازمانهای منطقهای و بینالمللی با آن است. به استثنای اسرائیل، تقریبا اکثر قریب به اتفاق کشورهای عضو سازمان ملل متحد با برگزاری همهپرسی کردستان عراق مخالفت کرده اند. این نشان میدهد که حتا اگر این همهپرسی به نفع استقلال هم تمام شود، در زمینه کسب رسمیت و مشروعیت بینالمللی با مشکل مواجه خواهد بود.
مسعود بارزانی، پس از اعلام تصمیم اقلیم به برگزاری همهپرسی استقلال، نه تنها نتوانست حمایت کشورهای مهم منطقهای و فرامنطقهای از جمله ترکیه، ایران و ایالات متحده امریکا را با خود همراه سازد، بلکه در داخل نیز از مخالفتهای جدی گروهها و شخصیتهای سیاسی عراق از مقتدی صدر گرفته تا عمار حکیم و حتی برخی احزاب کردی مانند حزب گوران در امان نماند.
پس واضح است که مهمترین شکلگیری مخالفتهای داخلی و خارجی تا این مایه گسترده با استقلالطلبی اقلیم کردستان، پیامها و پیامدهای منفی آن برای معادلات خاورمیانه، آنهم در شرایط حضور و فعالیت گروههای افراطی و تروریستی است؛ زیرا این همهپرسی به قدرتیابی و توسعه نفوذ این گروهها در خاورمیانه کمک خواهد کرد و تسهیلات گستردهای برای بسط و برتری میدانی این نیروها، هم در عراق و هم در سوریه فراهم خواهد ساخت.
البته این مخالفت برای ایران و ترکیه دلایل دیگری هم دارد، از جمله حضور انبوه جمعیت کردها در این دو کشور و فعالیت جریانهایی همانند «پژاک» و «پ.ک.ک» در ترکیه که همواره چالشهای سیاسی و امنیتی قابل توجهی برای آنکارا به میان آورده اند.
بنابراین استقلالیابی کردها در عراق، میتواند برای دو کشور ایران و ترکیه نیز مسألهساز باشد و هوای هویتطلبی مستقل کردهای مستقر در این دو کشور را تا مرز استقلال جغرافیایی و سرزمینی در مغز و مخیله آنان زنده بسازد.
در هر حال نتیجه این همهپرسی از دو حالت بیرون نیست: ۱٫ رأی مثبت. ۲٫ رأی منفی.
در هر دو صورت، اقلیم کردستان با چالشهایی جدیتر از برگزاری همهپرسی مواجه خواهد شد؛ چرا که مثبت بودن رأی مردم کردستان به استقلال اقلیم از عراق و تشکلی دولت مستقل کردی، بغداد دست روی دست نخواهد گذاشت و آن را به عنوان نتیجهای قابل قبول از یک برنامه آزاد و دموکراتیک به رسمیت نخواهد شناخت. پیشتر نیز حیدر عبادی، نخستوزیر عراق، حتا نسبت به وقوع اقدامات نظامی هشدار داده بود. مهمترین مستمسک بغداد برای مخالفت با این همهپرسی، تجزیه عراق و ناسازگاری این رفراندوم با قانون اساسی این کشور است. بحث نفت و منابع غنی انرژی موجود در کرکوک نیز جای خود را دارد و به اندازه کافی برای مخالفت با این همهپرسی انگیزهبخش و تحریککننده هست.
اما در صورت منفی بودن رأی مردم کردستان به جدایی از دولت مرکزی، مسعود بارزانی و حزب دموکرات کردستان با شکست سنگینی روبهروخواهند شد، و وزنه سیاسی آنان در معادلات و رقابتهای درونی اقلیم کردستان را به شدت کاهش خواهد داد.
افزون بر این، اقلیم کردستان موضوعیت و اهمیت خود را برای سالیان سال از دست خواهد داد و کارآیی امروزین خود به عنوان یک اهرم فشار بر دولت مرکزی عراق نخواهد داشت. برعکس، این بار این دولت مرکزی عراق خواهد بود که توان و قدرت چانهزنی دولت خود در برابر برخی خواستههای اقلیم کردستان را افزایش خواهد داد.