کوریای شمالی؛ آزمونگاه حیثیتی ترامپ
شدت یافتن تنشهای لفظی میان امریکا و کوریای شمالی، تداعیگر جنگ سرد است، اما این بار میان واشنگتن و پیونگ یانگ. اگرچه روابط این دو کشور همواره تیره و پرتنش بوده است، اما هشدارهای اخیر دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، به کوریای شمالی، پیونگ یانگ را در موقعیتی قرار داده که فراتر از ترامپ، برای دفاع از خود دست به ماشه شود.
برای همین است که دامنه بحران کوریای شمالی، همچنان که انتظار میرفت، وارد فاز جدیدی شده و صفبندیهای تازه و ناهمگونی را در سطح جهان شکل داده است. در حالی که چین در قبال این قضیه اعلام بیطرفی کرده و تأکید نموده که اگر کوریای شمالی جنگ را آغاز کند، پکن در کنار هیچ یک از دو طرف نخواهد ایستاد، استرالیا اما پیشاپیش به امریکا اعلام وفاداری کرده است.
اکنون تهدیدهای امریکا و کوریای شمالی علیه یکدیگر، بیش از گذشته شدت یافته و هر دو کشور هستهای به طور بیسابقهای خود را آماده جنگ نشان میدهند. این وضعیت در حالی به وجود آمده که مخالفان داخلی ترامپ تهددیدهای او علیه کوریای شمالی را «لفاظی» فاقد زمینههای اجرایی و عملیاتی میدانند و ترامپ را به خاطر سخنان نسنجیده و خارج از معیارهای عقلانی سیاسی، مورد ملامت قرار میدهند. در این خصوص، از جمله میتوان به اظهارات سوزان رایس، نماینده سابق امریکا در سازمان ملل استناد کرد که ضمن انتقاد از لفاظیهای ترامپ علیه کوریای شمالی، او را به نادانی در نوع تعامل با تهدیدهای جهانی متهم کرد.
در آن طرف اما پنج شنبه گذشته، طرفداران کیم جونگ اون، رهبر جوان کوریای شمالی با تجمع در پیونگ یانگ از او خواستند برای حمله به جزیره گوام، هرچه سریعتر دست به کار شود.
این در حالی است که در امریکا هم مقامات فعلی و هم مقامات پیشین دولتی، در برابر اظهارات ترامپ مبنی بر این که اگر کوریای شمالی، علیه امریکا اقدامی انجام دهد با «آتش و خشمی» بیسابقه مواجه خواهد شد، واکنش منفی نشان داده اند. این نشان میدهد که به رغم اظهارات غیرعقلانی و جنونآمیز رییسجمهور ترامپ، عقلانیت سیاسی در امریکا پررنگتر از کوریای شمالی است.
به باور مقامات امریکایی به هر اندازهای که ترامپ در قامت رییسجمهور امریکا علیه پیونگ یانگ، مواضع تند اتخاذ کند، تنور بحران را شعلهورتر میکند بدون آن که عواقب سنگین آن برای امریکا و جامعه جهانی در نظر آید.
دونالد ترامپ از دید مقامات و راهبردسازان امریکایی، به ناآگاهی از تحولات جهانی متهم است و این ناآگاهی، نه تنها برای امریکا، بلکه برای کل جهان میتواند هزینههای سنگین و چه بسا جبرانناپذیری در پی داشته باشد. در مقابل، رییسجمهور امریکا اما با دفاع از تهدید قبلی خود علیه پیونگ یانگ، بار دیگر گفت: «شاید به کار بردن اصطلاح خشم و آتش به اندازه کافی محکم و مقتدرانه نبوده است اما کوریای شمالی بداند اگر به امریکا و منافعش آسیبی برساند، باید سراپا اضطراب شود.
دونالد ترامپ، در حالی که مایک پنس، معاونش او را همراهی میکرد، در برابر خبرنگاران حاضر شد و تأکید کرد که: اگر کوریا به رفتار تهدیدآمیز خود ادامه دهد، با چنان پاسخی روبهرو خواهد شد که تا کنون تنها با چند کشور آنچنان رفتار شده است.
این در حالی است که جان مک کین، سناتور جمهوریخواه و رییس کمیته نیروهای مسلح سنای امریکا اذعان کرد: تشدید بنبست اتمی میان کوریای شمالی و امریکا بسیار جدی است. مک کین که یکی از منتقدان صریح ترامپ است، گفت: «رهبران بزرگی که من تا کنون دیدهام، تهدید نمیکنند مگر آنکه آماده عمل باشند، و مطمئن نیستم که ترامپ در حال حاضر آماده عمل باشد. این نوع لفاظیهای ترامپ تنها باعث می شود که این دو دشمن تاریخی وارد جنگ شوند.
مککین همچنین ترامپ را به درپیشگیری سیاست خارجه تئودور روزولت، رییس جمهور سابق امریکا توصیه کرد و گفت: روزولت میگفت بزرگان دست به عصا راه میروند.
مک کین با اشاره به شخصیتشناسی کیم جونگ اون، رهبر جوان و بیتجربه کوریای شمالی، ترامپ را با لحن هشدارآمیزی متوجه این واقعیت کرد که: «در حال حاضر ما حتی با فردی همانند جوزف استالین که برای خشونتهای خود یک منطق مشخص داشت، طرف نیستیم؛ ما با کیم جونگ اون، رهبر غیرقابل پیشبینی کوریای شمالی طرف هستیم.»
در همهحال، تنور این بحران با آتشافروزی امریکا داغ شده است. حتا اگر اظهارات ترامپ، به گفته منتقدان داخلی او «لفاظی» باشند، نباید از یاد برد که این «لفاظی» در برابر دولت عملگرای کوریای شمالی است که تا کنون برای عملگرایی خود تاوانهای بسیار سنگینی پرداخت کرده، و زین پس هم اگر لازم باشد، از پرداخت تاوانهای بیشتر هیچ پروا و ابایی ندارد.
از منظر قوانین و معاهدات بینالمللی نیز امریکا در موقعیت متضرر قرار دارد. دست زدن به تحرکاتی از این دست، نقطه شروع رویاروییهای مهیب و مهارناپذیر هستهای و در ضدیت و تقابل آشکار با قوانین بینالمللی قرار دارد. اگرچه امریکا نه قوانین و قراردادهای بینالمللی پایبند بوده و نه عدول و تخطی از آن را برای دفاع از منافع خود، غیرموجه میداند.
حمله امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ به بهانه نابودی سلاحهای کشتار جمعی صدام، بدون اذن و اجازه متولیان امور بینالملل و از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد و با نقض اصول و قوانین نظام بینالملل انجام شد، اما کوریای شمالی کیم جونگ اون، با عراق صدام حسین، بسیار متفاوت است. پیونگ یانگ آشکارا موشکهای بالستیک قارهپیما تولید میکند و از داشتن تسلیحات اتمی نیز انکار و استنکاف نمیکند. این کشور شگفتیانگیز که سالهاست در انزوای مطلق بینالمللی، دسترسی به تسلیحات کشتار جمعی خود را توسعه داده است، در سایه همین توانایی مثالزدنی نظامی و تسلیحاتی، در رقابت با قدرتهای بزرگ جهانی و از جمله امریکا کوتاه نیامده است.
شیوه حکومتداری و مدیریت و مهندسی افکار عمومی هم در کوریای شمالی، به گونهای است که مخالفت با تصمیم و تشخیص رهبر آن، معنا و مبنایی ندارد، تا به یمن مخالفت همگانی مردم یا نهادهای سیاسی و مدنی داخلی کوریا با تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای رهبری جوان و بیتجربه این کشور، بتوان به جلوگیری از اقدامات مخرب جهانی وی امیدوار شد.
فراتر از این شاید، هر گونه رویارویی با کوریای شمالی، برای پیونگ یانگ فتح بابی باشد برای برونشد از انزوای جهانی و بستری به شمار آید برای شکوفایی اقتصاد ورشکسته و حتا فروپاشیده آن.
از سوی دیگر، جدای از جدیت عملگرایانه پیونگ یانگ در تهدید امریکا، فضای متشنج کنونی، فرصتی برای توسعه هژمونی و حوزه نفوذ ایالات متحده برای گسترش دامنه اختیارات سیاسی و نظامی خود مخصوصاً در کوریای جنوبی و جاپان نیز فراهم خواهد آورد. در حالی که از آن طرف، اگر کوریای شمالی با «آتش و خشمی» که ترامپ وعده آن را داده نیز رو به رو نشود، این امر، از قدرت و اعتبار بینالمللی امریکا به شدت خواهد کاست و واشنگتن را در موضع نازل و سخیفی از نظر مدیریت معادلات مهم جهان قرار خواهد داد و به حیثیت امریکا لطمه سختی خواهد زد.