مقتدی صدر و عربستان، چربش انگیزه‌های سیاسی بر مذهبی

پس از حمله امریکا و سقوط صدام حسین، رییس جمهور پیشین عراق این کشور وارد معادلات پیچیده و بحران زای منطقه پرآشوب خاورمیانه شد. ماهیت قبیله‌ای عراق و حاکمیت‌های استبدادی آن با منافع کشورهای منطقه و جهان گره خورد و چالش‌های بسیاری را برای حکومت نوپا و دموکراسی پس از صدام پدید آورد.

blank

هرچند در آغاز طوایف مذهبی و  قومی یک‌پارچه در برابرگروه های تروریستی ایستادند و مقاومت کردند، اما به تدریج شکاف ها آشکارتر شد و عراق با خطر گسست شیرازه ملی و مذهبی روبرو گشت.

بدیهی است که دموکراسی برای حکومت جدید با ماهیت و سازوکارهای نو تجربه‌ای تازه بود و دولت‌مردان عراقی نتوانستند، از پس بحران ها و آسیب‌های دوران گذار به سلامت عبور کنند. این واقعیت سرانجام عوارض و پیامدهای نامطلوبی را به بار آورد که از جمله می توان به اعتراضات گسترده مردمی در شهرهای عراق و سرانجام ظهور داعش و تسلط آن بر یک سوم خاک عراق اشاره کرد.

داعش که مرکز خلافت خود را در شهر موصل دومین شهر عراق پایه گذاشت و سودای تصرف کل عراق را در سرداشت با مقاومت همه جانبه روبرو شد و نتوانست به اهداف خود دست یابد. خشونت مطلق این گروه و رفتار ددمنشانه آنها با اقلیت ایزدی و تخریب زیرساخت های شهری و اقتصادی سبب شد تا همه قبایل و طوایف مذهبی در برابر آن متحد شوند. حکومت حیدرالعبادی که پس از نوری المالکی در بغداد روی کار آمد با تعدیل سیاست های حکومت پیشین به کامیابی های نسبی و موفقیت هایی در جهت همسوکردن طیف های گوناگون معترض دست یافت.

اما در همان زمان رویدادی در عراق و درمیان شیعیان شگفتی ناظران را برانگیخت. مقتدی صدر یکی از چهره های متنفد سیاسی و مردمی اعتراضاتی را در بغداد علیه سیاست های حیدرالعبادی به راه انداخت و منطقه امنیتی خضرا شاهد سیل معترضان گردید.

مقتدی صدر از مخالفان سرسخت حکومت صدام بود و پدرش محمدصادق صدر به دست صدام به قتل رسید. وی پس از اشغال عراق علیه نیروهای امریکایی به مقاومت مسلحانه روی آورد. صدر در راس لشکر المهدی توانست حمایت بخش بزرگی از مردم جنوب عراق و بغداد را به دست آورد و هم اکنون نیروهای او در قالب سرایا السلام در شهر سامرا مستقر هستند.

اکنون شکست داعش پرده دیگری را در میدان رویدادهای سیاسی عراق به صحنه آورده و مطالبات مردمی چهره خود را در قالب تحرکات دیپلماتیک اشکار کرده است. در این میان می توان به سفر غیرمنتظره مقتدی صدر به عربستان اشاره کرد. این سفر از آنجا حایز اهمیت است که جنگ فرقه ای در خاورمیانه و رویارویی سیاسی ایران و عربستان به نقطه اوج خود در حدود چهاردهه اخیر رسیده است و ملاقات یک رهبر متنفذ شیعی عراقی با مقامات عربستان در ظاهر یک نوای خارج آهنگ و فالش خوانش می شود. با وجود این نباید از عوامل تحولات و دگرگونی های سیاسی اخیر در جغرافیای عراق غافل ماند. پس از ظهور داعش و فتوای آیت الله سیستانی برای وجوب کفایی بسیج مردمی علیه داعش گروه هایی به نام حشدالشعبی یا بسیج مردمی به فعالیت نظامی روی آوردند و اکنون به یک نیروی مسلح و جاافتاده بدل شده اند. این گروه ها همواره نگرانی شماری از طیف های سیاسی را در عراق و کشورهای همسایه برانگیخته اند.

از سوی دیگر، جایگاه مرجعیت دینی و میزان اختیارات و هویت ملی وی درعراق نیز از موضوعات بحث برانگیز در مقاطعی از بازه زمانی پس از سقوط صدام بوده است.

افزون بر آن جنگ نیابتی در عراق به یارگیری کشورهای دخیل در منازعات عراق انجامیده است و این کشورها تلاش می کنند، تا با هم‌سوساختن نیروهای سیاسی و مردمی عراقی به اهداف خود نزدیک تر شوند. روشن است که سفر مقتدی صدر به عربستان بیش از همه نگرانی ایران را برانگیخته است زیرا این کشور به دلیل اکثریت شیعه در عراق و وجود عتبات جاپای بیشتری برای خود می طلبد.

مطالب مرتبط