جنگ افغانستان؛ بحرانی که مدیریت نمیشود
بحران امنیتی که بیشتر نشات گرفته از ناملایمات سیاسی است، در یکسال اخیر کفه ترازو را به نفع طالبان و حامیان این گروه سنگینتر کردهاست.
طالبان در یک هفته اخیر، در امر حملات تروریستی و تصرف نقاط نسبتا استراتژیک بعضی از ولایات موفق عمل کردند و این اوج عدم تدوین استراتژی جنگ و تعریف مشخص از دشمن مردم افغانستان را بازگو میکند.
طالبان در دو روز گذشته توانستد دو ولسوالی را در فاریاب و غور از دست دولت خارج کنند. امروز سه شنبه ۳ اسد، هم خبر از سقوط ولسوالی جانیخیل ولایت پکتیا مخابره شدهاست، یعنی در سه روز سه ولسوالی بدست طالبان سقوط کردهاست و دامنه ناامنی بصورت بی سابقهای در پایتخت کشور هم کشانیده شدهاست.
در حمله تروریستی دیروز در غرب کابل که نزدیک به ۴۰ تن کشته شدند، این گمانه را تقویت میکند که دولت هیچ استراتژی روشن و کارساز برای کنترل بحران امنیتی در کشور روی میز ندارد.
با گذشت نزدیک به ۱۵ سال از سقوط طالبان و حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان، اکنون کشور به نوعی شاهد تجدید حیات طالبان و ادامه خشونت ها و اقدامات تروریستی است و تحولات آینده به نوعی دگرگون مدیریت می گردد.
دولت وحدت ملی در ابتدا تا آنجا در برابر طالبان از سیاست دوستانه کار گرفت که این گروه تروریستی را مخالفین سیاسی خطاب کرد، اکنون طالبان بعنوان مهمترین گروه شورشی تبدیل به عنصری کلیدی در کشور گردیده است، در سطح بیرونی نیز تلاش دارند تا خود را مجموعهای توانمند و برخوردار از الگو و سابقه حکومت که توان اداره کشور و پذیرش مسئولیتها و تعهدات مربوطه را در چارچوب نظام فکری خود دارد معرفی کند، نمونه بارز این ادعا را به دیدار هیات بلند پایه طالبان در سال گذشته از تهران میتوان اشاره کرد.
ابهام نسبت به آینده را می توان بارزترین مشخصه تحولات اخیر در کشور محسوب نمود. مکانیزم مذاکره با طالبان هنوز شکل نگرفته و طبیعتا فرآیند صلحی تدوین نشده، تنش با همسایه جنوبی همچنان ادامه دارد.
گسترش شکافهای شکل گرفته سیاسی در یک سال اخیر، نشان از عدم رغبت غرب به ویژه امریکا در بازیهای مهم سیاسی درون حکومتی اخیر دارد؛ حکومتی که توسط امریکا شکل گرفت.
صدای پای بحران و عدم حفظ تعادل وضعیت سیاسی و امنیتی از سوی دولتمردان در کشور، چنان بر زندگی مردم سایه افگندهاست که مردم حتی نسبت به همه چیز با دیده تردید مینگرند. نمونه بارز از هم گسختگیهای اخیر سیاسی را میتوان در فاصله میان رهبران سیاسی اشاره کرد که به تازگی رو به ائتلاف سازی آوردند.
با این حال، وضعیت امنیتی و سیاسی هر روز شکنندهتر و بحرانیتر میشود، ضعف حکومت در کنترل و مدیریت بحران بیش از هر زمانی دیگر مشهود است.