۲۰۱۶ برای افغان‌ها سالی با امیدهای کوچک و بحران‌های بزرگ

افغان ها از آغاز سال ۲۰۱۶ میلادی که رو گذشته آخرین رمق‌هایش را سپری کرد،دل به اتفاقات کلان، مهم و سرنوشت سازی بسته بودند.

اتفاقاتی که قرار بود سرنوشت ساکنان این سرزمین را  که سال‌ها با جنگ و خشونت گره خورده بود، تغییر دهند.

blank

زمانی که پس از برگزاری انتخابات جنجالی سال ۲۱۰۴ توافقنامه مهم سیاسی میان غنی و عبدالله امضا شد، قرار شد که در این سال (۲۰۱۶) مواد مهم آن به ثمر نشیند.

ازجمله این مواد، تغییر نظام سیاسی افغانستان از ریاستی به پارلمانی، تعدیل ماده‌های قانون اساسی کشور، بازی موش و گربه ای که زیر نام گفتگوهای صلح در ۱۵ سال گذشته هزینه های مالی و جانی زیادی را از مرد افغانستان گرفته است، بود که باید به یک نتیجه مطلوب و معقول می رسید.

قرار بود که در این سال، اقتصاد بیمار کشور به رونق و شکوه برسد و از همه مهم‌تر، امنیت جان شهروندان تامین گردد.

این چند مورد را می‌شود از خواسته های اصلی شهروندان کشور قبل از انتخابات جنجالی گذشته نام‌برد.

متاسفانه سال ۲۰۱۶ که قرار بود بخش عظیمی از خواسته و آروزهای دیرینه مردم کشور چهره واقعی تری بخود ‌بگیرد همه دوباره به رویای دور و دست نیافتنی تبدیل شد.

مهم‌ترین اتفاقات که نیفتاد

نتیجه نا مطلوب تفاهم و توافق دوشریک قدرت که از آن قرار بود در سطح کلان و ملی تغییر چند مورد مهم، به فرجام برسد که از آن جمله تغییر نظام سیاسی بود و به دنبال آن قانون اساسی کشور تعدیل گردد و جایگاه نا مشخص و مجهول داکتر عبدالله معلوم و رسمی شود.

در توافق‌نامه سیاسی‌ی که میان این دو شریک قدرت امضا شد قرار بود عبدالله عبدالله به عنوان نخست وزیر کشور در بازی های سیاسی  کلان کشور و منطقه سهیم باشد.

این مهم نه تنها که اتفاق نیفتاد بلکه کش‌مکش‌ها میان ارگ و سپیدار طویل و درازتر شد تا جای‌که پرده از اتفاقات تلخی که میان عبدالله و غنی افتاده بود از زبان شخص عبدالله بیان شد.

به دنبال آن، در سطح کلان، آن‌چه بر تاریکی فضای سیاسی و امنیتی کشور افزود تنش‌ها میان جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری وشخص رئیس جمهور بود.  دوستم ادعا کرد که حلقات مشخصی در سطح کلان قصد ترور وی را داشته اند، ادعای که منجر شد کشیدگی میان دوستم و رئیس جمهوری پا از عرصه تفاهم و گذشت دو طرف، فراتر بگذارد.

دوستم رئیس جمهور را به متهم به نادیده گرفتن صلاحیت های معاونیت اول  کرد و گفت امضای من در ادارات دولتی مدار اعتبار نیست. به تعقیب آن دوستم از آمدن به کابل منصرف شد و سفرهای خارجی اش را به کشورهای که حامی وی تلقی می‌شود را آغاز کرد.

آن‌چه که موجب شد طبل رسوایی دوستم بیش از حد صدا کند. سوء رفتار جنسی جنرال خشم‌گین از ارگ و اشرف غنی با مخالف سیاسی اش احمد ایشچی بود که شاید به اندازه انتخابات جنجالی گذشته سرو صدا کرد و واکنش‌های جهانی را در پی داشت.

سرانجام قضیه سوءرفتار دوستم با احمدایچشی از سوی طب عدلی روشن نشد و قضیه هم‌چنان گُنگ و پوشیده باقی ماند. دیری نگذشت که جنرال با کاروان نظامی و زرهی اش وارد پایتخت شد اتفاقی که خیلی‌ها از جنرال بعید می‌دانستند.

اختلافات دیرینه جنرال با رئیس جمهور غنی هم‌چنان پا برجا باقی مانده است. اختلافاتی که اکنون کم کم با اضافه شدن قضه جنرال و احمدایچشی تبدیل به یک بحران کلان می‌شود.

بیش از دو سال از عمر حکومت وحدت ملی می‌گذرد ولایت مزارشریف با سرپرستی عطامحمد نور اداره می‌شود چیزی که از نظر خیلی از کارشناسان عدم صلاحیت و قدرت حکومت مرکزی را به نمایش می‌گذارد.

توافقات پشت پرده اخیر عطامحمد نور و رئیس جمهور غنی خیلی از گمانه ها را تقویت می‌کند. ترور شخصیتی و سیاسی معاون اول رئیس جمهور، و از همه مهم‌تر ادعای باور نکردنی عطامحمد نور بر کسی‌که او را در انتخابات جنجالی حمایت مالی و سیاسی کرد مبنی این‌که دیگر بر اتخاذ تصمیم گیری داکتر عبدالله باور ندارد همه از موضوعاتی است که بخودی خود احتمال های پیچیده‌ی را در عرصه یارگیری های جدید تیم اشرف غنی تقویت می‌کند.

اکنون عطامحمد نور چنیدن بار با رئیس جمهور غنی دیدار کرده است دیدارهای که تا کنون نتیجه‌ی اصلی آن به رسانه‌ها درز نکرده‌است.

اتفاقات مهم امنیتی که جلوش گرفته  نشد

ظهور داعش در ولایت‌های هم‌جوار کشور و بمب‌گذاری های که این گروه انجام داد یکی پس از دیگری برحجم پرونده‌های که با تیتر درشت ناکارآمدی حکومت نوشته شده بود اضافه شد.

داعش در ننگرهار بقدری قدرت گرفت که رئیس جمهور را مجبور کرد به این ولایت سفرکند و به نیروهای امینتی دستور دهد تا در عرض یک هفته بساط این گروه را جمع کنند.

از آن روز چندین ماه می‌گذرد نه حرف رئیس جمهور به کرسی نشست و نه داعش تضعیف و شکست خورد. با این حال، داعش اکنون به عنوان یک گروه تروریستی که پیشینه‌ی حملات مرگبار تروریستی را در پرونده اش دارد برای دولت و ملت افغانستان پذیرفته شده است.

سه حمله مرگبار به مناطق عمدتا شیعی افغانستان جایگاه این گروه تروریستی را در افغانستان تثبت کرد. حمله نخست بر تظاهرکنندگان که ازسوی سران جنبش روشنایی  به خیابان کشانیده شده بودند نزدیک ۸۰ کشته برجا گذاشت حمله‌ی که سدی شد برای فعالیت های مدنی در کابل.

به دنبال آن تکرار سناریوی دهم‌زنگ، حمله به جمعیت عزا دار در زیارت‌گاه موسوم به سخی در ماه محرم که ده‌ها کشته و زخمی برجاگذاشت تکرارشد، به تعقیب آن حمله مشابه به مکان مذهبی در غرب کابل به مسجد باقرالعلوم که نزدیک به ۴۰ کشته برجا گذاشت تصویری از جنگ روانی که بر مدار مذهبی و ایدلوژیک می‌چرخد در میان مردم افغانستان  نگرانی های مضاعفی را بوجود آورد.

از جانب دیگر تشدید بحران جنگ در نقاط مختلف کشور در سال گذشته میلادی منجر به این شد که حکومت وحدت ملی چندین ولسوالی استراتژیک را در هلمند و نقاط مختلف کشور به طالبان وگذار کند.

سقوط ولایت کندز به دست طالبان و کشانیدن جنگ از جنوب به شمال کشور، سیاست جنگی که دولت در پیش گرفته بود را شدیدا نا کارآمد و غیر منسجم وانمود کرد.

به دنبال حمله تروریستی طالبان به کنسولگری آلمان در شهر مزار شریف که ۴ کشته و ۱۰۰ زخمی برجا گذاشت بعد از حمله به کنسولگری هند به جلال آباد در سال گذشته دومین حمله به یک نهاد سیاسی خارجی بود.

طالبان اعلام کردند که حمله به کنسولگری آلمان در مزار شریف واکنش به حمله مرگبار اخیر نیروهای وِیژه ارتش افغانستان در ولایت قندوز بوده است.

هر چند امنیت ملی کشور بعد از تحقیقات انجام شده شان اعلام کردند که این حمله در خاک پاکستان طرح ریزی شده بود.

با تمام بحران‌های موجود در کشور، حکومت وحدت ملی در حوزه اقتصادی تا حدودی موفق عمل کرده است.

دست‌آورهای مثبت حکومت در ۲۰۱۶

افتتاح بند سلما در هرات از نخستین‌ گام‌های است که در کارنامه حکومت وحدت ملی با خط درشت دیده می‌شود، بند سلما در ۱۴ جوزا با حضور اشرف غنی و نارندرا مودی نخست وزیر هند به بهره برداری سپرده شد.

بند سلما که با هزینه نزدیک به ۳۰۰ میلیون دالر از محل کمک‌های بلاعوض هند ساخته شده‌است بدون شک دوستی افغانستان با هند را تقویت کرد.

افتتاح این بند و استمرار کمک‌های هند به افغانستان بدون شک نقطه عطف سیاست درست خارجی کشور را به نمایش می‌گذارد.

نزدیکی افغانستان با هند رقیب اصلی پاکستان در افغانستان و منطقه بدون شک دل پاکستانی ها را خون کرده است.

نشست بروکسل که نقطه قوت افغانستان را در برابر کشور های کمک کننده به نمایش می‌گذاشت نیز تا حدودی رئیس جمهور غنی توانست دل و پول کشورهای کمک کننده را بدست بیاورد.

برنامه‌های که حکومت افغانستان برای آینده اش چیده بود و اعلام این برنامه‌ها در نشست بروکسل، توانست کشورهای خارجی که در افغانستان نیروی انسانی دارند و سالیانه مبلغ مشخصی را برای آبادانی و مبارزه با تروریزم در این کشور هزینه می‎کنند مشوق شود تا این کمک افزایش و در عین حال استمرار یاید.

در نشست بروکسل کشورهای کمک دهنده وعده سپردند در ۴ سال گذشته بالغ بر ۱۵ میلیارد دالر به افغانستان کمک کنند که بدون شک این کمک‌ها اگر مثل گذشته حیف و میل نشود می‌تواند دربهبود وضعیت امنیتی و اقتصادی کشور موثر واقع شود.

بدنبال جذب کمک‌های خارجی به افغانستان نشست وارسا برای افغانستان نیز دل‌گرمی های را بوجود آورد که قرار شد سالیانه مبلغ ۵ میلیارد دالر به نیروهای امنیتی افغان مساعدت شود.

نشست که در این اواخر زیر نام قلب آسیا در هند برگزار شد افغانستان توانست حداقل برای پاکستان که سالهاست در افغانستان به تشدید بحران تلاش می‌کند اعلام کند این کشور در امر صلح و آبادانی در افغانستان صادق نبوده‌است.

اشرف غنی رئیس جمهور در این نشست به صراحت اعلام کرد که پاکستان بجای کمک‌های نقدی جلو ورود تروریستان را به افغانستان بگیرد.

اسلام آباد در نشست بروکسل تعهد کرده بود که ۵۰۰ میلیون دالر به افغانستان کمک می‌کند. رئیس جمهور غنی در نشست قلب آسیا کمک ۵۰۰ میلیون دالاری اسلام را نپذیرفت و گفت این هزینه را صرف مبارزه با تروریسم کنید تا مردم افغانستان در امان باشند.

گفتگوهای صلح دولت با طالبان و گروه های دیگر درگیر درکشور تا کنون به فرجام نیک نرسیده است در سال ۲۰۱۶ میلادی می‌توان ورود گلبدین حکمت‎‌یار را به پروسه صلح افغانستان یک دستاورد مهم و تاثیر گذار در گام نزدیک شدن افغان‌ها به یک صلح نسبی مهم و حیاتی دانست.

آن‌چه از آن به عنوان دستاورد مهم و حیاتی برای کشور یاد می‌شود امنیت و صلح است که حکومت وحدت ملی نتوانسته است این مهم را مقدور کند.

 

مطالب مرتبط