آیا افغانستان واقعا اراده مبارزه با تروریزم را دارد؟

سوال مطرح شده در عنوان ممکن عجیب بنظر برسد. بنابر گزارشات رسانه‌ها ، این تصور ایجاد می شود که گویا افغانستان ضمن بسیج تمام نیروهای خود، در خط مقدم مبارزه با تروریزم قرار دارد.

گزارشات متعددی پیرامون جنگ‌ها، برخوردها و تلفات همانا در شکل گیری این چنین منظره نقش اساسی را ایفا می کند؛ بنابراین باید تلاش کرد تا با دقت بیشتر متوجه اعمال حکومت افغانستان باشد.

از طرفی دیگر افغانستان ۱۵سال است که درگیر جنگ باتروریستان است و این واقعیت هم وجود دارد که با زور جنگ هم نمی شود تروریستان را نابود کرد.

اگرچه در سالهای گذشته انتظار می رفت که با وجود برتری نیروی اردو و پولیس افغانستان از نظر تعداد نسبت به دسته های جنگجویان و همچنان حمایت واحدهای محدود خارجی از قوت های دولتی اگر عملیات‌های جنگی بطور موثر انجام می شدند پس باید پس از ۳-۴ سال، کاهش شدید در جدیت تروریستان و از بین رفتن دسته های بزرگ آن ها به ملاحظه می رسید اما، حمله بر قندوز در سپتمبر ۲۰۱۵ زوایای پنهان تری را به نمایش گذاشت که باید روی خیلی از مسایل باردگر تمرکز کرد.

عدم علاقه مندی به تکتیک جنگ‌های ضد چریکی

طی سال‌های گذشته، این نظریه به میان آمده است که گویا جنگ بر علیه تروریزم یک امر فوق العاده پرهزینه می باشد که افغانستان منابع تمویل این جنگ را در اختیار ندارد. مسلماً هر جنگی نیازمند هزینه است، اما شیوه هایی برای کاهش اساسی در میزان مصارف با رشد موثریت جنگ وجود دارند.

در قدم اول تکتیک جنگ، جنگ ضد چریکی (پارتیزانی) هم به تاکتیک مشخصی نیاز دارد که با رعایت آن، پیروزی بر چریک‌ها با انتخاب بسته‌های خیلی کوچک از وسایط آتش دار ممکن به نظر می رسد.(طالبان و داعشیان بطور مشخص از تکتیک پارتیزانی استفاده می کنند).

۱۸۷۷۱۹۹۱_۳۰۳

به طور مثال، ارتش سرخ در اوایل سال‌های ۱۹۲۰ بر شورشیان در آسیای میانه غلبه کرد با وجود آن که تسلیحات مدرن مانند ماشین‌دارها و طیارات جنگی در آن زمان بسیار کم بود.

بلی و سایر عملیات چریکی با ابعاد بزرگ ، مانند عملیات نابودی دستجات شورشی در اوکراین غربی و یا عملیات برای از بین بردن به اصطلاح «برادران جنگلی» در کشورهای حومه بحیره بالتیک که بدون استفاده از اسلحه ثقیله براه انداخته شده بودند ریشه پیروزی در این جنگ ها از کتیک درست سیر آب میشد.

به همین ترتیب برای فرماندهی جنگ در افغانستان در شرایط جنگی لازم است که علاقه مندی برجسته خود را نسبت به تکتیک جنگی های ضد پارتیزانی نشان داده و بخواند هر انچه را که در مورد این نوع جنگ ها به رشه تحریر در آمده است .تجارب بزرگی در مرود جنگ های چریکی در روسیه اندوخته شده اند، و مخصوصا افسران اردو،پولیس و اداره امنیت ملی افغانستان برای آموختن و کسب این تجارب ارزشمند باید به مسکو اعزام شوند این تجارب ، نه تنها کتاب های اند در مورد عملیات پر افتخار دوران گذشته ، بلکه اشتراک کنندگان زنده از دوران جنگ چچن اند که از جزییات و نازک کاری های خود در این جنگ ها قصه ها خواهند کرد.

افغانستان چقدر پول را برای خریداری تسلیحات هزینه کرده است؟

حالا در مورد پول جالب تر از همه که حکومت افغانستان  این منابع مالی را در اختیار داشت جمع بندی مصارف در سال ۲۰۱۳ میلادی صورت گرفت و جان سوپکو بازرس بازسازی افغانستان گزارش داده است که ایالات متحده امریکا ۶۸ میلیارد دالر تا اوایل ۲۰۱۶ را برای اردوی افغانستان به مصرف رسانیده است و علاوه بر این معادل ۸۷۸ میلیون دالر وسایط جنگی در اختیار دولت افغانستان قرار داده شده است.

افغانستان سالانه به حد اوسط ۴٫۵ میلیارد دالر را به طور خاص برای تجهیز اردوی خود بدست آورده است. اما در برخی سالهای دیگر مثلا ۲۰۱۴ در مجموع اضافه تر از ۷٫۹ میلیارد دالر برای اردوی افغانستان، اختصاص یافته بود و قرار است ۱۵ میلیارد دالر دیگر از اعضای ناتو نیز جمع اوری گردد.

این مبالغ بسیار کلان اند. بطور نمونه پروگرام عظیم و بلند پروازانه برای تجهیز مجدد ارتش روسیه برای سال های ۲۰۱۱-۲۰۲۰ نوزده تریلیون روبل(۵۴۹ میلیارد دالر) نظر به نرخ دالر در زمان تصویب این پروگرام هزینه برداشته است. در حالی که مصارف اردوی افغانستان در حدود ۱۵% درصد این برنامه عظیم نظامی روسیه تشکیل می دهد.

در مقایسه با این آمار، نتایج به دست آمده اما بسیار متفاوت به نظر می رسد. نیروهای مسلح روسیه با طیارات، کشتی‌ها، زیر دریایی‌ها، راکت‌های بالستیک و بال‌دار، سیستم‌های ضد هوایی و ضد راکتی جدید و همچنان تانک های نسل نو، تجهیز می شوند  اما افغانستان مانند گذشته توانایی سرکوبی جنگجویان را ندارد.

به این ترتیب، سالانه از ۴-۷ میلیارد دالر برای تجهیز اردوی افغانستان اختصاص یافته است.افغانستان قادر به تولید تسحیلات نیست و مجبور است تمام نیاز مندی های خود را در این عرصه از بازارهای خارجی تهیه کند. اگر مصارف سالانه افغانستان برای تولید اسلحه به اندازه یک میلیارد دالر طی پنج سال تخمین زده شود، پس این کشور، ظرف ۵ سال ،۵میلیارد دالر برای تجهیز اردوی خود به مصرف خواهد رساند که این مطلب افغانستان را در بین ۵ کشور پیش قدم جهانی برای خریداری تسلیحات قرار می دهد.

در این صورت افغانستان، پاکستان را که ۳٫۷ میلیارد دالر را برای خریداری تسلیحات در سال ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۴ تخصیص داده بود، تحت فشار قرار می داد و مقام پنجم را در این عرصه در جهان از آن خود می کرد. در واقع افغانستان از ۲۰۰۴ الی ۲۰۱۵ ، مبلغ ۲٫۷ میلیارد دالر را برای خریداری تسلیحات نظر به نرخ ها در سال ۱۹۹۰ برای وارد کردن تسلیحات به مصرف رسانیده است.۱٫۵ میلیارد دالر بلند ترین مبلغی است که برای خریداری تسلیحات برای اردوی افغانستان در سال ۲۰۱۱ به مصرف رسیده است که پس از آن، همواره افت در مصارف به ملاحظه می رسد.

در سال ۲۰۱۵ در مجموع در حدود ۲۴۵ میلیون دالر نظر به نرخ های امروزی به مصرف رسیده است.

بنابراین ارقام فوق الذکر نشان می دهند که هزینه کردن ۱ الی ۱٫۵ میلیارد دالر در سال برای وارد کردن تسلیحات به افغانستان با موجودیت منابع مالی، کاملا در توان این کشور بوده است. اما طوری که دیده می شود مصارف سیر نزولی خود را می پیماید گویا که جنگ دیگر به پایان رسیده است.

یک و نیم میلیارد دالر در سال، برای خریداری تسلیحات مبلغ کمی نیست. با این مقدار پول، ممک است جدید ترین تسلیحات را تهیه و اردوی افغانستان را با دست یابی به برتری کامل در برابر جنگجویان برای چند سال تجهیز کرد. بطور نمونه، قیمت یک تانک محاربوی از ۵الی ۸ میلیون دالر در بازارها نوسان دارد. یک عراده تانک المانی نوع «لیوپارد-۲) در بازارهای خارجی به ارزش ۶٫۷ میلیون دالر به فروش می رسد.

۱-۹۴۶۸۶۰۷
بنابراین ارقام فوق الذکر نشان می دهند که هزینه کردن ۱ الی ۱٫۵ میلیارد دالر در سال برای وارد کردن تسلیحات به افغانستان با موجودیت منابع مالی، کاملا در توان این کشور بوده است. اما طوری که دیده می شود مصارف سیر نزولی خود را می پیماید گویا که جنگ دیگر به پایان رسیده است.

تانک‌های مستعمل اما، ارزان تر هستند. بدون کدام زحمت کشی خاص امکان داشت ۴۰-۵۰ تانک خریداری گردد یک لوای زره دار کاملا پر ارزش را ایجاد کرد. خریداری اسلحه موتر دار نیز از امکان دور نیست. PzH2000 ساخت آلمان تقریباً ده میلیون دالر قیمت دارد. K9 کوریای جنوبی—۷٫۵ میلیون دالر و T-155 Firtina ترکی – ۵٫۵ میلیون دالر. صدها عراده جدیدتر اسلحه ماشین دار، امکانات پیروزی بر طالبان را در جبهات جنگ میسر می سازد. ظرف سالهای گذشته، خریداری ۱۰۰ -۱۲۰ عراده تانک ۵۰-۶۰ دستگاه اسلحه موتر دار ممکن بخ نظر میرسید و آنگاه طالبان به هیچ چیز امیدوار نمی بودند.

همینطور در مورد چرخ بال ها، چرخ بال های امریکایی MD-530 به ارزش۵ میلیون دالر در اختیار افغانستان قرار داده می شود. با میلیاردها دالر اختصاص داده شده امکان ایجاد قوای هوایی برای افغانستان با یک پارک متشکل از صدها بال طیارات جنگی و چرخ بال ها آن هم مدرن، میسر بود.

اسلحه روسی ارزان و دارای خواص و مشخصات بهتر نسبت به تسلیحات ساخت کشورهای عضو ناتو می باشد. اما امریکایی‌ها به بهانه رعایت تحریمات وضع شده بر روسیه، خریداری اسلحه از این کشور را به افغانستان اجازه نمی دهند. ضمنا این هم بهانه نیست. در بین سلاح‌هایی که در کشورهای عضو ناتو برای صادرات ساخته می شوند، تسلیحاتی بسیار خوب و مناسب حال افغانستان نیز بنظر می رسند و پول‌هایی که برای افغانستان اختصاص داده می شوند کاملا برای تهیه این تسلیحات آن هم به مقادیر قابل ملاحظه کافی به نظر می رسد بخصوص که افغانستان نیاز ندارد پول های زیادی را برای خریداری کشتی های جنگی، سیستم های دافع هوا، طیارات شکاری گران بها هزینه کند چرا که مخالفین مسلح دولت افغانستان چنین وسایط جنگی را اصلا در اختیار ندارند. گمان نمی رود امریکا مخالف چنین خریداری‎ها از شرکای خود در ناتو و متحدین خود باشد. صرف همین کار باقی مانده است که انجام شود.

نیکوکاری مرموز وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا

با توجه به آمارهای ارایه شده، پول های اختصاص داده شده برای افغانستان کافی به نظر می رسد تا این کشور بدون مشکلات خاص، از بازارهای جهانی به اکمال اسلحه بپردازد. حتی با توجه به نرخ تسلیحات کشورهای اروپای غربی که نیش می زنند با این حال، ما شاهد هستیم که خریداری ها با ابعاد بزرگ صورت نمی گیرند. علاوه بر این وزارت امور خارجه امریکا اخیراً از تخصیص بودجه ای به مبلغ ۶۰میلیون دالر به افغانستان خبر داد. از جمله ۴٫۹ هزار میل تفنگهای تهاجمی M16A4 کالبیر ۷٫۶۲mm ، ۸۰۰۰ میل ماشین دار کالیبر کلان ۲ Mو همچنان ماشین دار های M294 راکت انداز های MK-19 وتنفگ های سنایپر (اخپوری) M1110.

این ها قابل تحسین اند. اما سوال اساسی در این است که این همه کمک و نیکوکاری با چه اهدافی صورت می گیرند. افغانستان سالانه مبلغ ۳ میلیارد دالر را برای رفع نیازمندی های اردوی خود دریافت کرده و خود می تواند تمام این تسلیحات را خریداری نماید چرا باید جدید ترین تسلیحات را خریداری کرد؟ اسلحه بلژیکی، تفنگ  ماشین دار FN-FAL که در هر نوع مناقشات داخلی امتحان خود را داده است. یک میل از این نوع تفنگ در بازارها در بدل یک هزار دالر به فروش می رسد. پس با پنج میلیون دالر، یک هزار میل ماشین دار خریداری می شود و افغانستان توانایی پرداخت این مبلغ را دارد.

نیکو کاری ناگهانی امریکا در تلفیق با مبالغ هنگفتی که برای افغانستان در نظر گرفته می شوند، انسان را وادار می کند فکر کند که منابع برای چیزی که تخصیص داده می شوند  بمصرف نمی رسند. اگر کمک امریکا برای اردوی افغانستان به جایش هزینه می گردید سوال خریداری پنج هزار میل تفنگ تهاجهمی مطرح نمی شد و برعکس این سوال به میان می آید که تسلیحات از تحویل دهی های گذشته چه شدند؟

اگر اکنون نیکوکاری وزارت امور خارحه امریکا ضروری است تا ۵۰۰۰ میل اسلحه تهاجمی و ۱۲۰۰ میل ماشین دار در اختیار افغانستان گذاشته شود پس این موضوع، انسان را وا می دارد فکر کند که انباری های گذشته به کدام جای نامعلوم رفته اند.؟

اگر این امر واقعیت داشته باشد پس فاجعه است. در صورت مصرف شدن کمک های داده شده بدون تعیین هدف و برباد دادن تسلیحات بدست اورده حکومت افغانستان به هیج وجه توانایی پیروزی بر طالبان را نخواهد داشت.

آیا افغانستان به صنایع نظامی ضرورت دارد؟

یکی از موضوعاتی که باید مورد توجه قرار گیرد ضرورت تولید جنگ افزار در داخل افغانستان است. پیشبرد جنگ با خریداری تسلیحات راه مناسبی به نظر نمی رسد چرا که ممکن قراردادی ها به موقع نیازمندی ها را تامین نتوانند.

اما در افغانستان این حقیقت معمولی را درک نمی کنند. اصلا هیچ اطلاعی در دست نیست که گویا دولت افغانستان در مورد تولیدات نظامی در داخل کشور آن هم تولید خردترین وسیله فکر کرده و از این ناحیه ابراز نگرانی کند.

بطور مثال، تولید مرمی، میلیون ها مرمی در جنگ به مصرف رسیده و یکی از ضروریات اولیه سرباز محسوب می گردد. معقول می بود اگر امکان تولید مقدار نه چندان بزرگ یعنی از ۵۰-۶۰ میلیون عدد مرمی در سال در افغانستان موجود می بود و در صورت مغلق شدن وضعیت این کشور ذخایری را در اختیار می داشت و یا حتی در صورت عدم امکان تولید تمام بخش های مرمی، پرکاری پوچک ها، یعنی یک قسمت از مرمی را تامین می کرد.

تسلیحات بسیاری نیز وجود دارند که تولید آن ها در شرایط نیمه صنعتی ممکن به نظر می رسد. به طور مثال هاوان ها و ماین های آن ها، تفنگچه‌های ماشین دار، بمب های دستی (نارنجک) و ماین های ضد پیاده با ساخت چندین کارخانه مجهز با کمک متخصصین کشورهای عضو ناتو (اگر کمک روسیه رد می گردد) امکان پذیر است. این کار می توانست اردوی افغانستان را با این سلاح ها تجهیز و امکانات جنگی اش را توسعه بدهد.

متاسفانه افغانستان این چنین درخواستی را ارایه نکرده و فرماندهی اردو نیز در این زمینه درخواستی را به دولت افغانستان ارایه نکرده است.

روسیه از جمله کشورهایی است که بارها پیشنهاد کرده است تا در امر مبارزه با تروریزم به افغانستان کمک کند.

images-2

مثلا، موضوع بسیار مطلوب یعنی عقد قرار داد همکاری استراتیژکی میان روسیه و افغانستان یک فرصت مناسب است. اما افغانستان خود را از این موضوع کنار می کشد. حتی اگر قبول کنیم که همکاری استراتژیکی با روسیه مشمول برنامه های ایالات متحده امریکا نمی باشد این سوال مطرح است که چرا پس از ۱۵ سال حتی توافق نامه تاکتیکی میان دو کشور برای مبارزه با تروریزم صورت نگرفته است؟

امریکا قبول کرده است که در سطح بین المللی مسوولیت مبارزه با تروریزم را بپذیرد. حال اگر افغانستان و ناتو، در این امر با مشکلاتی روبرو هستند معقول است که کمک های روسیه را در این زمینه بپذیرند. روسیه همواره آمادگی اش را در این زمینه اعلام کرده است مثلا زمانی که امریکا برای انتقال محموله ها درخواست دهلیزی مطمین را کرد روسیه بلافاصله در این زمینه همکاری اش را اعلام کرد و اکنون نیز آماده است که در این زمینه همکاری کند.

ضمنا افغان ها می توانند در مورد روسیه نظریات مختلف داشته باشند اما خط مشی حکومت افغانستان در مورد پاکستان، پرسش های جدی را مطرح می کند. به همه هویداست که طالبان در خاک پاکستان مستقر اند  و کمک های مختلف را از آنجا دریافت می کنند. ملا اختر منصور متوفی، بدون محافظین و با پاسپورت پاکستانی در جیب به تنهایی در قلمرو پاکستان سفرمی کرد. موضوع حضور حکومت پاکستان و یا ارگان های دولتی این کشور در حمایت از طالبان باید مدت ها پیش قاطعانه مطرح می گردید.

جریان بزرگ محموله های افغانی از طریق خاک پاکستان عبور می کند. وسایط نقلیه باربری همیشه در شاهراه کابل –جلال آباد- پیشاور در حرکت اند. پاکستانی‌ها موارد خوراکی، مواد ساختمانی و سایر کالاها را به افغانستان انتقال می دهند.

وضع ممنوعیت ها بر روابط اقتصادی با پاکستان یگانه راهی است که پاکستان را غرض تعقیب فعال تر تروریستان وادار می سازد. باید پذیرفت که یک بخش از سود به دست آمده از دوران اچناس تجاری میان افغانستان و پاکستان در نهایت امر به خزانه طالبان سرازیر می شود. پس اشتراک پاکستان در روند تمویل مخالفین مسلح خودش کدام مفهوم را ارایه می کند؟

مطالب مرتبط