اولین دختر دوچرخه سوار بامیانی: دوچرخه سواری در کابل برایم دشوار است

زهرا حسینی که نارین هم صدایش می‌کنند. دختری از جنس سادگی، تازگی و مقاوت، کسی که در مقابل دغدغه‌‌های زندگی‌اش به راحتی سر خم نکرده و با صبوری سپری‌شان کرده است.

او باستان‌شناسی را در باستانی‌ترین دیار، یعنی بامیان خوانده است. اما کنجکاوی و آرزوهای بلندش او را وا داشته است تا زندگی متفاوت‌تری را تجربه کند.

او با رکاب زدن در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرش ناممکن‌های زندگی‌اش را ممکن ساخته است .او با گام نهادن در این عرصه نابرابری‌های زیادی را مشاهده کرده، اما او مصمم است که قدم‌های استواری را در این عرصه بردارد.

شریفه محمدی گفتگویی با این دختر دوچرخه سوار انجام داده است.

13530628_817969075004421_248813086_n
زهرا حسینی اکنون ساکن کابل است و در یک شرکت تبلیغاتی کار می کند.

از زهرا بیشتر برای‌مان بگو؟

در تابستان 1371 در دیار مهاجرت (ایران) به دنیا آمدم. فعلن هم به‌عنوان اولین دختر بایسکل‌ران بامیانی و عضو تیم ملی بایسکل‌رانی افغانستان فعالیت می‌کنم.

قبل از این‌که رکاب بزنی مشغول چه کارهایی بودی؟
قبل از این‌که این کار را به‌طور حرفه‌ای شروع کنم، مشغول کارهای شخصی و درس‌هایم بودم. البته من از سن 13 سالگی بایسکل‌رانی را به صورت غیرحرفه‎ای به‌عنوان وسیله‌ی نقلیه استفاده می‌کردم.

فعلن چه فعالیت‌هایی داری؟

من فعلن در کابل زندگی می‌کنم و در یکی از شرکت‌های تبلیغاتی مشاور پالیسی و اداری هستم و در اوقات بیکاری بایسکل‌رانی می‌کنم و تمرین‌هایم را ادامه می‌دهم.

چرا به سراغ دوچرخه و رکاب‌زنی رفتی؟
در ابتدا به‌عنوان یک سرگرمی این کار را آغاز کردم، اما در سال1390 در بامیان از آن به‌عنوان وسیله‌ی نقلیه‌ی کم هزینه استفاده کردم که در حال حاضر دختران در بامیان با بایسکل به مکتب، دانشگاه و بازار می‌روند. بعد در سال 1391 تمرینات حرفه‌ای خود را در این عرصه شروع کردم.

رکاب‌زنی را از بامیان شروع کردی،  فضای ورزشی و دوچرخه سواری در بامیان چگونه است؟
در کل فضای ورزشی و علاقه‌مندی جوانان به آن خیلی خوب است که البته این فضا بعد از سپری کردن مشکلات و سختی‌های زیادی به این جایگاه رسید، چون فضای بامیان فضای سنتی بود، اما بعد از مبارزه و تلاش دختران، توانستیم فضای مناسبی را برای خود مهیا و کار خود را ادامه دهیم.

فعلن در کابل هستی، فضا و دید مردم اینجا برای فعالیت‌هایت چطور است؟
فضا و دید مردم در کابل به‌خاطر ازدحام و جمعیتش سنگین‌تر است و محیط ورزشی برای دختران واقعن سخت‌تر است. با آن هم تا جایی که من می‌بینم دختران در حال مقابله با این وضعیت هستند. به نظرم اوضاع کابل هم در آینده بهتر از چیزی می‌شود که حالا است.

فضا و دید مردم در کابل به‌خاطر ازدحام و جمعیتش سنگین‌تر است و محیط ورزشی برای دختران واقعن سخت‌تر است.
فضا و دید مردم در کابل به‌خاطر ازدحام و جمعیتش سنگین‌تر است و محیط ورزشی برای دختران واقعن سخت‌تر است.

به نظرت در شرایط فعلی کابل، دختران کابلی هم می‌توانند با شما در این راه همراه شوند؟

مطمئنن بله، این دختران با حمایت نهادها و خانواده‌های‌شان می‌توانند بایسکل‌رانی کنند و زمینه‌ی استفاده از بایسکل را به‌عنوان وسیله‌ی نقلیه برای خود فراهم کنند. علاوه بر آن می‌توانند به صورت حرفه‌ای بایسکل‌رانی کنند و در آینده برای کشورشان افتخار بیاورند.

حضور بانوان را در این عرصه چگونه می‌بینی؟

در سال های اخیر حضور زنان نسبت به قبل بهتر و بیشتر شده است. چون ما شاهد تیم‌های مختلف بایسکل‌رانی دختران در ولایت بامیان، هرات و کابل هستیم.

تا حال دختر بودن برایت محدودیت بوده؟

خوشبختانه نه، من با وجود دختر بودنم، محدودیت نداشتم. چون خودم این محدودیت را نخواستم. در این راه مشکلات زیاد بود، اما با تک‌تک آنها مقابله کردم، مثلن برای اولین‌بار در بامیان بایسکل سوار شدم و تکفیر ملاها را بر علیه خود شنیدم. بدون کدام بیمی به کارم ادامه دادم و پیش رفتم که دستاوردهای خود را در حال حاضر می‌بینم و از این بابت بی نهایت خوشحالم.

ناامنی چطور؟
­­­­ وضعیت نابسامان افغانستان و ناامنی، حضور دختران را در عرصه‌ی ورزش سخت‌تر می‌کند. ولی نباید برای‌مان محدودیت شود باید با این مشکل هم مقابله کنیم.

از کاندید شدنت در جایزه‌ی صلح نوبل بگو؟

در این جایزه تمام دختران بایسکل‌ران افغانستان کاندید هستند و ما خیلی خوشحال هستیم که کاندید این جایزه شدیم. اگر برنده هم نشویم باز هم خرسندیم که از سوی سازمان صلح، کاندید شدیم. چون هدف ما هم رسیدن به صلح است.

 گروپی برای دوچرخه‌سواری داری؟

بله، در بامیان دو گروپ داریم به نام صلصال و شهمامه، اما در کابل تا به حال گروپی ندارم. اما سعی می‌کنم این‌جا هم دوستان خود را پیدا کنم.

تا به حال فعالیت‌های ورزشی غیر از دوچرخه‌سواری هم انجام داده‌ای؟
دوش، در مسابقات محلی دو ماراتون شرکت کرده‌ام.

تجربه‌هایت در مسابقات؟

رکاب‌زنی در ولایت بامیان و کابل و مسابقات گوناگون. همه برایم تجربه‌هایی ساخته که من را تبدیل به زهرای امروزی (سخت‌کوش، نترس، موفق) کرده است.

تا به حال در جریان دوچرخه‌سواری به زمین خورده‌ای؟

بله، در مسابقه‌ی تور بامیان در سال 2014 شانه‌ام شکست. این مسابقه با حضور دختران و پسران به مسافت 43 کیلومتر بود و بعدها در تمرینات حرفه‌ای و مسابقات دیگر خراش‌های دیگری هم برداشته‌ام.

دورترین مصافه‌ای که تا به حال رکاب زدی چقدر بوده؟
43 الی 50 کیلومتر

دوست داری در جمع سفر کنی یا تنهایی؟
در جمع بهتر است.

چرا؟
چون می‌توانیم توانایی‌های خود را مقایسه کنیم.

نارین هم اکنون عضو تیم ملی دوچرخه سواری افغانستان است
نارین هم اکنون عضو تیم ملی دوچرخه سواری افغانستان است

نقش خانواده‌ در موفقیتت چیست؟
تشویق و حمایت‌های پی‌درپی آنان و گوش ندادن به حرف مردم محل، من را به این سطح موفقیت رساند.

فکر می‌کنی اگر فوتبالیست می‌شدی هم این‌قدر موفق بودی؟

(مکس با لبخند) مطمئنن، نه.

دوست داری اولین سفرت با دوچرخه به کجای دنیا باشد؟

به نیویورک.

زهرا یکی از دوستان مجازی‌ام در فیسبوک است و من از این طریق با فعالیت‌هایش آشنا شدم. شبکه‌های اجتماعی چه نقشی در زندگی شخصی‌ات داشته و برایت مهم است؟
برای من دنیای مجازی نقش مهمی را دارد، چون معرف من و دختران بایسکل‌ران برای مردم داخل و خارج از افغانستان است و توانستیم از این طریق حمایت این مردم را به دست بیاوریم.

گفتنی‌ِ پایانی؟
آرزو دارم زنان، با شناخت و باور به خود به‌عنوان یک انسان در جامعه حضور پیدا کنند و افتخارآفرین باشند.

 

این گزارش به همکاری مرکز تعلیمی زنان افغان تهیه شده است.

مطالب مرتبط

یک نظر