روزهای نفسگیر قارۀ سبز
اتحادیه اروپا رؤیای اقتصادی کشورهای اروپا، مخصوصاً اروپای غربی به شمار میرفت. پس از دو جنگ جهانی که میدان اصلیِ آن اروپا بود، این کشورها به شدت ضربههای بزرگ اقتصادی را متحمل شده بودند. از این جهت خواستند مرکزی ایجاد کنند تا خسارتهای ناشی از جنگهای جهانی به گونهای تأمین شود. اما پس از گذشت زمان، این اتحادیه وجهی سیاسی پیدا کرد و گذشته از حوزۀ یورو به حوزهای بزرگ در عرصۀ سیاست جهانی بدل شد. در این میان بریتانیا که خود اتحادیهای از کشورها و منطقههای آزاد است، پس از چندی به عضویت این اتحادیه در آمد. بریتانیا در این اتحادیه با توجه به روابط حسنهاش با ایالات متحده، حضور سنگینی داشت. با این وجود بریتانیا کماکان از واحد پولی «پوند» استفاده میکند و در این زمینه استقلالیت خود را دارد. اما با این حال هم سهمگیریِ بریتانیا در سیاستهای پولی اروپا قابل توجه بوده است.
اخیراً بریتانیا رفراندوم (همهپرسی) عمومی را برگزار کرد و در این همهپرسی 52 درصد مردم رأی را بر این صادر کردند که بریتانیا از عضویت اتحادیه اروپا بیرون شود و همانند بیرون بودنِ جغرافیای خودش، حیثیت سیاسی و اقتصادی خود را نیز از میان اروپاییان جدا کند. دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا نیز علیرغم تلاشهای زیادی که برای بودن در اتحادیه کرد موفق به این کار نشد. بارک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده هم در این مورد واکنشی داشت و اعلام کرد که به رأی مردم بریتانیا احترام میگذارد و قطعاً این تصمیم نمیتواند رابطۀ دو کشور را از بین ببرد.
با این اوصاف بحث دیگری که مطرح میشود این است که دلیل مردم بریتانیا برای تصمیم جدایی از اتحادیه اروپا در چیست؟ به نظر میرسد دلیل اصلی تصمیم مردم بریتانیا مبنی بر خروج از اتحادیه مسئلۀ «مهاجرت» است. مهاجرتهای اخیر مردم جنگدیده و فقیر کشورهای عربی و افغانستان به اروپا سبب شد که اتحادیه اروپا قوانین جدیدی را برای مهاجرین وضع کند. این قوانین هرچند سختگیرانه بود و بعضاً روی کشورها فشار وارد میکرد، اما لازمالاجرا بود و از این جهت کشورهایی مثل بریتانیا علاقۀ چندانی به اجرای آن نداشتند. بیرون شدن از اتحادیه اروپا برای بریتانیا میتواند راه گریزی از این قوانین باشد. این ایده (خروج از اتحادیه) پیش از این توسط یونان مطرح شده بود. یونان با مشکلات اقتصادی و بدهکاریهای زیادش از کشورهای اروپایی، طرح خروجش را از اتحادیه مطرح کرده بود که به دلایلی اجرایی نشد. حالا نیز به نظر میرسد مردم بریتانیا از این مسئله الهام گرفته و تصمیم بر جدایی از اروپاییان گرفتهاند.
از سوی دیگر با این تصمیم که اگر هم اجرایی شود حدود دو سال را در بر میگیرد، ارزش پوند را به شدت در بازار جهانی کاهش میدهد. همانطوری که حالا نیز ارزش این پول به پایینترین حد خود در سی سال اخیر رسیده است. این خود میتواند یک بحران اقتصادی بزرگ را در منطقۀ اروپا ایجاد کند. با این وجود به نظر میرسد که تنها کشوری که از این قضیه نفع زیادی میبرد روسیه است. روسیه در همسایگی اتحادیه اروپا به دنبال تضعیف این اتحادیه است تا قضایای سرزمینهای جنجالی خود را در شرق اروپا حل کند و از طرفی مسئله تحریم خود توسط بریتانیا را نیز راحتتر حل کند. زیرا در آن وقت طرف مذاکرات روسیه صرفاً بریتانیا خواهد بود، نه تمام اروپا.
با این حال سران کشورهای مؤسس اتحادیه اروپا امروز گردهم جمع میشوند تا در این مورد تصمیم خود را بگیرند و موضع خود را اعلام کنند. از سویی این روند باعث شده است که ملیگرایان کشورهای آلمان، ایتالیا و فرانسه نیز خواستار برگزاری رفراندوم شوند. با این حال اگر کشورهای دیگر نیز رأی بر خروج خود از اتحادیه اروپا بدهند، قطعاً اروپا دچار بحرانی عمیق خواهد شد و تلاشهای بیشمار کشورهای مؤسس اتحادیه اروپا به هدر میرود.