جهادگرایان عرب و انگیزههای سکس در جنگها
ازوقتی که دختران زیر سن ۱۶ و ۱۸ تونسی به دعوت یکی از رهبران مذهبی سلفی، خانه و کاشانة شان را ترک گفته و به سوریه رفتهاند تا «جهاد النکاح» بکنند، برخیها این پدیده را بدعتی تازه در جهان اسلام دانسته و به شدت علیه آن موضعگیری کرده اند.
تعداد زیادی از دختران جوان کشورهای عربی خصوصا تونس، با سفر به سوریه و پیوستن به تروریست های القاعده، روزانه بارها و بارها نیازهای جنسی شورشیان القاعده و سربازان ارتش آزاد که بر ضد بشار اسد می جنگند را برآورده کرده اند.
برخی از این دختران با شکم حامله به دامان خانواده های شان برگشته اند و این مسئله، بازتاب رسانه ای گسترده ای داشته است.
موضعگیری فرهنگیان ما در افغانستان، علیه این سنت ارتجاعی یک امر پسندیده است، اما تازه خواندن آن ناشی از ناآگاهی تاریخی ما میباشد.
واقعیت این است که اگر اندکی عمیقتر نگاه کنیم، خواهیم دید که سکس و انگیزههای سکسی نه در تنها جنگ سوریه، بل در بیشتر لشکرکشیهای اعراب نقش مهمی داشته است. تاریخ اعراب به صراحت نشان میدهد که یکی از انگیزه های آنها برای جنگ و لشکرکشی در درازنای تاریخ، دست یافتن به زنان پری پیکر و ارضای غریزة جنسی شان میباشد. آنها همواره با همدیگر میجنگیده اند و علیه یکدیگر لشکرکشی میکرده اند تا در کنار سایرِ غنایم، زنان و دخترانِ ماهرو را نیز به اسارت در آورند.
وأد
یکی از دردناکترین و وحشیانه ترین پدیدههای عصر جاهلیت عرب، پدیدة «وأد» است که در قرآن مجید نیز به آن اشاره شده است.
مورخان مینویسندکه در روزگار جاهلیت عرب، هنگامی که وقت وضع حمل زن فرا میرسید، حفره ای در زمین حفر میکرد و بالای آن مینشست، اگر نوزاد دختر می بود، آن را در میان حفره پرتاب می کرد، و اگر پسر می بود، آن را نگه میداشت. یکی از شعرای آنها درهمین زمینه با افتخار میگوید:
سمیتها اذا ولدت تموت
والقبر صهر ضامن ذمیت
گرچه بعضی معتقدند که این کار درهمه قبایل عرب عمومیت نداشت، بلکه تنها درمیان قبیله «کنده» (یا بعضی از قبایل دیگر) بوده است، ولی مسلماً مسأله نادری نیز محسوب نمی شده، وگرنه قرآن عظیم الشان با این تأکید روی آن صحبت نمیکرد. به هرحال، اکثر مفسرین و مورخین به این عقیده اند که یکی از عوامل پیدایش این جنایت، همین جنگهای قبیله ای بود که در آنها بیشتر زنان به اسارت در میآمدند. اعراب دختران شان را زنده به گور میکردند به خاطری که فکر میکردند ممکن است در جنگهای فراوان قبیله ای دختران شان به اسارت درآیند و به اصطلاح، نوامیس آنها به دست بیگانگان بیفتد و از این راه لکه ننگی بر دامن شان بنشیند.
صاحب تفسیر نمونه دراین باره چنین می نویسد: «عامل پیدایش این جنایت، امور مختلفی بوده است ازجمله:
عدم ارزش زن به عنوان یک انسان در جامعه جاهلی، مسأله فقر شدید که برآن جامعه حاکم بوده، مخصوصاً با توجه به اینکه دختران همانند پسران قادر بر تولید اقتصادی نبودند، و درغارتگریها شرکت نداشتند همچنین این فکر که در جنگهای فراوان قبیله ای آنروز، ممکن بود دختران به اسارت در آیند وبه اصطلاح نوامیس آنها به دست بیگانگان بیفتد و از این راه لکه ننگی بر دامن شان بنشیند، در این کار بی اثر نبود.»
جهادگرایان عرب و انگیزههای سکسی
با ظهور دین مبین اسلام در شبه قارة عربستان اگرچه دین مبین اسلام جنگجویان مسلمان را از تجاوز به زن و ناموس مردم نهی کرده و در عوض برای شان وعدة دهها حور و غلمان در بهشت را داد، اما طوری که دیده میشود این وعدهها نیز در میان برخی اعراب مؤثر نیفتاده و آنها هرجایی که رسیدند تلاش کردند تا دولت نقد را از دست نداده و از حور و غلمان این دنیا لذت ببرند.
تاریخ گواهی میدهد اعرابی که در صدر اسلام به خراسان لشکرکشی نمودند دختران بیشماری را از اینجا با خود به اسارت بردند. گفته میشود که مادر مامون، خلیفه عباسی، دختری بود که از خراسان به اسارت برده شده بود.
همچنان گفته میشود در دوران جهاد افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی، اعرابی که برای جهاد آمده بودند بعضاً چشم به زنان دوخته و منتظر مفتی بودند که فتوای اسارت آنان را صادر کند. میگویند تنها بحث فقهی که در میان چهرههای جهادی عرب¬زبان در پشاور بارها مطرح گردید مناقشه بر سر اسیران حکومت کابل بود که آیا مانند صدر اسلام می توان زنان شان را نیز کنیز گرفت یا باید برخورد متفاوتی با آنان داشت.
در آن زمان، دکتر عبدالله عزام، معتدلترین چهرۀ سرشناس میان جهادی های عرب زبان، با استناد به ساختار قبیله ای جامعۀ افغانی، عواقب آن را به زیان جهاد می دانست و در انتقاد از علمایی که با این کار موافق بودند می گفت بر اساس سنتهای قبیله ای افغانستان، هرگاه زنی از یک قبیله به اسارت و کنیزی گرفته شود، تمام آن قبیله این عمل را توهین و تعرض به حیثیت خود می دانند و کسانی که بی طرف یا حتی طرفدار مجاهدین هستند نیز به دفاع از حیثیت خود برخواهند خاست. یعنی اصل به کنیزی گرفتن زنان کمونیستها و کسانی که تکفیر شده بودند جایز است، اما باید به دلیل مصالح مقطعی از اقدام به آن منع کرد».
عربهای افغان اگرچه در دورة جهاد موفق نشدند که به این آرزوی شان برسند، اما در دوره طالبان در برخی مناطق تجاوز نمودند و دختران مردم را به اسارت بردند.
گزارشهای متعددی وجود دارد که نشان میدهد کمپهای اعضای شبکة القاعده در جلال آباد و پشاور، مملو از دخترانی بود که به اسارت گرفته بودند.
بنابراین، باید گفت آنچه که امروزه در سوریه اتفاق افتاده است، نه امر تازه است و نه هم ریشة دینی دارد. بل ریشه در سنت تاریخی اعراب داشته و از بقایای دورة جاهلیت میباشد.
نقش سکس در جنگ و صلح اعراب
سکس در میان اعراب یکی از متغیرهای عمدة جنگ و صلح میباشد. در تاریخ بسیار دیده شده است که برخی صاحب¬منصبان کشورهای عربی به خاطر سکس، اطلاعات محرمانه کشورشان را در اختیار بیگانگان قرار داده اند. به گونة نمونه، به رابطة اعراب و اسرائیل نگاه کنید. گفته میشود که زنان یهودی اسرائیلی برای آنکه بتوانند به اطلاعات محرم کشورهای عربی دسترسی پیدا نمایند، با متنفذین و صاحب¬منصبان کشورهای عربی روابط جنسی برقرار میکردند؛ لذت می دادند و اطلاعات می گرفتند البته این اطلاعات مهم را نه از طریق معامله¬گری بلکه از راه عشوه¬گری به دست می آوردند.
خانم “گلدا مایر” که در جهان به عنوان مادر اسرائیل شناخته می شود و تزیپی لیونی وزیرخارجه اسرائیل، هر دو نفر خودشان اعتراف کرده اند که از طریق خودفروشی و تن فروشی و سکس با اعراب، اطلاعات می گرفتند و اهداف اسرائیل را دنبال می کردند.
اگر در مسأله اعراب و اسرائیل، اشتیاق اعراب به سکس، باعث شکست شان شد، به نظر میرسد که در سوریه باعث تقویت روحیة شان شده و آتش فتنه را شعلهورتر ساخته است.
گفته میشود که همین اکنون تعداد زیادی از دختر تونسی به تبعیت از فتوای یک ملای سلفی، به سوریه رفته و خود را در اختیار تروریستان قرار داده اند.
سکس، همه چیز اعراب است. سکس هم آن ها را به صلح وادار میکند و هم به جنگ.
عبدالشهید ثاقب
راستشو بخوای سکس خوبه ولی اگه راهش این نباشه. میشد با خانه… درستش کرد. ولی اونا قصدشون چیزه دیگه ایه پس گول نخوریم ما شیعه ها.