حق‌السکوت رحمت‌الله نبیل به حسام‌الدین حسام معاون پیشین امنیت ملی
در این اواخر دو اتفاق بسیار مهم در افغانستان به وقوع پیوست. سقوط چند ولسوالی در ولایت کندوز و حمله مسلحانه به پارلمان افغانستان.
همین دو واقعه را حالا از چشم انداز یک مقدار منفی گرایانه و به صورت دیگری اگر بنگریم:
فرضن ولایت کندوز به صورت کامل سقوط کرده است و حمله دیروز مهاجمان نیز به هدف نهایی آن که عبارت از داخل شدن در صحن پارلمان و کشتن شماری از نمایندگان ولسی جرگه به شمول معاون دوم رییس جمهور و نامزد وزیر وزارت دفاع ملی، نیز به وقوع پیوسته است.
امروز در افغانستان چه وضعیتی داشتیم؟
ماتم ملی، تراژیدی قرن، کمدی هیچ لند و چند سناریوی دیگر که حالا ذهن هرکدام خوانندگان می‌تواند آن‌را ترسیم کند.
می‌گویند اتفاقات به میزان وسعت خود روی رفتار انسان‌ها اثر می‌گذارند و به همین دلیل است که دو واقعه یاد شده برای ما آن چنانی که مهم باشد، نیستند، زیرا ذهن مردم افغانستان به میزانی که بدترین سناریوی ممکن را تجسم کرده بتواند، توانا نیست.
وقتی ذهن انسان توانایی رسوخ در عمق اتفاقات را نداشته باشد، واضح است که واقعهِ به بزرگی حمله مسلحانه بر خانه ملت افغانستان خلاصه می‌شود به دلیری رییس پارلمان که گویا از سر شجاعت در جریان انفجار از جای خود تکان نخورد و انفجاری به آن بزرگی را به شارتی برق تشبیه کرد.
اگر کمی به مساله کندوز و حمله به پارلمان دقت کنیم، دو تا مورد را می‌توان به عنوان عوامل اصلی هر دو اتفاق برشمرد. اول کمبود پرسونل و تجهیزات و دوم ضعف کارکشفی و استخباراتی.
در تمام ویدیو هایی که از جریان جنگ قندوز نشر شده است، شکایت از عدم رسیدن نیروی کمکی است. و همچنان وقتی دشمن بر دروازه شورای ملی می‌رسد و فقط شجاعت عیسی خان مانع ورود آنان به صحن مجلس می‌شود، آیا دلیل بزرگی بر شکست نهادهای کشفی و استخباراتی افغانستان نیست؟ آیا چند صد هزار نیرو امنیتی مصروف چه کاری هستند؟ چرا امنیت ملی افغانستان در کشف و خنثی نمودن این حملات ناکام شده است؟ آیا بازدهی امضای تفاهم نامه‌ی استخباراتی با پاکستان، سقوط چندین ولسوالی و حمله بر شورای ملی افغانستان است؟
برای پاسخ به این سوال می‌خواهم از فرمول مشت نمونه‌ی خروار استفاده کنم و آن این که گوشه‌ای از مصروفیت‌های نیروی امنیت ملی افغانستان را با خوانندگان شریک سازم.
به نقل از سایت خراسانیان، پس از امضای تفاهم‌نامه میان استخبارات افغانستان و پاکستان، الله و بلا به گردن یک آدم خورد که ایشان جناب حسام‌الدین معاون اول ریاست امنیت ملی بودند.
رییس امنیت ملی با تظاهر به این که در امضا نقش نداشته زیرا متن توسط معاونش امضا شده، خود در گوشه امن خزیده و معاون خود را در تیررس افکار عامه قرارداد.
به فرض معاون امنیت ملی کار ناشایستی انجام داد اما به چه دلیلی رییس امنیت ملی ماهانه به صورت مستمر دوصد پنجاه هزار افغانی معاش، هفده عراده واسطه نقلیه به شمول دو عراده لندکروزر زره، چهار عراده رنجر واکنش، چهار عراده هایلکس، دو عراده صرف و پنج عراده کرولای امنیت ملی و پنجاه نفر بادی گارد را در اختیار جناب حسام قرار داده است؟
آیا موارد یاد شده که گوشه‌ای از آنها به رویت تصویر قابل مشاهده‌اند، در زمره حقوق قانونی معاون عزل شده امنیت ملی قرار دارد و یا حق‌السکوت جناب نبیل به معاون اسبقش؟
حالا که وضع پرسونل و امکانات در ریاست امنیت ملی بدین منوال است، وضعیت کار اوپراتیفی و استخباراتی از چه قرار است؟
آیا وضعیت در سایر نهاد امنیتی نیز از همین قرار است؟ وضع پول‌های اوپراتیفی امنیت ملی از چه قرار است؟
متاسفانه بخش بزرگی از امکانات و اختیارات نهادهای امنیتی افغانستان که در حقیقت خیرات خارجی‌هاست، بدین گونه به مصرف می‌رسد.
این که چه زمانی وکلای مردم در مجلس متوجه این گونه مسایل می‌شوند، روشن نیست اما احتمالاً هرگاه پارلمان افغانستان برای مرتبه دوم مورد حمله قرار گیرد و حمله نیز به هدف نهایی خود برسد، وکلای محترم متوجه عمق فاجعه خواهند شد غافل از این که چه تعدادی برای بازخواست کم کاری، غفلت و سهل انگاری مسئولین امنیتی، زنده خواهند بود…
از اتحاد محترم معاون صاحب اول ریاست جمهوری واز محترم والی صاحب بلخ زیبا مردم نهایت خرسند است خصوصأ در شرایط حاضر کشور مورد تهاجمات وسیع پنهانی همسایه بی هویت قرار گرفته مردم از شماتقاضا دارند.
قسمیکه شما وهمه ملت خوب میدانند وعده های وگپ های چرب ونرم سر خرمن حکومت وحدت ملی و از حکومت قبلی بسیار زیادمردم شنیدند اما متاسفانه عمل درک نداشت چندان نزدمردم اعتبار و خریدار نداردسخنان واهی بیش نیست.
از هردو بزرگوار صمیمانه خواهش است به خاطر حفظ آبرو و عزت تان که در بین مردم دارید اولاد اصیل افغان از عشق مفرط شما در آبادی وترقی آزادی وطن دارید کسی چشم پوشی کرده نمی تواند بغیر از خود فروخته ها و مزدوران و غلامان تاریخی.
توجه و دقت کنید وعده های که به مردم می دهیدخوب بسنجید وعملا به کرسی بشانید یکبار دیگر به مردم و جهان عملا ثابت کنید که گفتار و کردار شما یکی است و این راهم خوب بدانید که مزدوران مخرب جاسوس های پلید خاک فروشان معامله گران نوکران غلامان پنجابی در دستگاه امنیتی کشور جا دارند به خاطر بر هم زدن اتحاد و پلان های نیک شما فوق العاده به دستور باداران خارجی خود خصوصأ پنجابی های بی هویت تاریخی سخت در هراس هستند فعالیت میکنند.
چشم امید همه کسانیکه آبادی و ترقی افغانستان آزاد خود مختار پر قدرت رادر منطقه می خواهد طرف خداوندکریم و شماست. در حفظ امان خداوند باشید خدا نگهدار تان باشد به امید موفقیت بیشتر تان. حاجی صبور
ای اهل خردحاده انصاف حداست میدان عمل ازدهن لاف حداست
ازهر مگس شهد نمی باییددخواست بوریاباف وابریشم باف جداست
از روز تولد پاکستان تاکنون پاکستان بغیر از ضرر رساندن کوچکترین کاری به نفع افغانستان انجام نداده و نمی دهد چراکه اینکار در ضمیر پاکستان نیست مؤیداین مدعا اظهارات رسمی پرویز مشرف جنایت کاری ابلیس فرد درجه اول پاکستان است گفت ما مداخله میکردیم در تخریب کاری کشتار افغان ها بمب گذاری در مکاتب مساجد سرک در همه ساحات افغانستان نقش بارز داشتیم.
نبایدبر سخنان پنجابی و غلامان شان که نزد پنجابی سرخم هستند در داخل یک بر هزارم فیصد بر حرف ها قول قرار قران خوردن پاکستانی ها باور کرد. بخاطرکه در نطفه تخم گذاری به شیطانت و منافقت صورت گرفته وهنگام تولدآذان منافقت شیطانت در گوش اکثریت شان پف شده و با همین منافقت از دنیا مانند ابلیس روانه جهنم هستند.نباید مانند کرزی خوش باور وساده لوح بود که دوکاندار پنجابی وی را فریب داد جای خجالت ات با یکصدو پنجاه مشاور جیره وی فریب خورد. باید در باره اظهارات پنجابی ها خوش باور باشید. پرویز مشرف فرد اول پاکستان در زمانش حقیقت را رسمأبیان کرد دیگر جای سوال نیست باید دیگر حرف های خورد ریزه پنجابی ها قبول کرد. حاجی صبور
سپاس از دنبال کردن مطالب خبرگزای افق و نظریات نیک شما
مردم شریف افغانستان آن فرزندان که در خون ورگ شان آب زلال این خاک درجریان است ودر فکر واندیشه شان جز خدمت . بیائید به چیزدل خود را تسلی بدهم ما از این خاک مظلوم خراب شده هستم به چز این خاک دیگر جای برای مانیست آبرومندی وعزت ما درهمین خاک ویران است چه کنیم نبیل وهمقطران نبیل چه میکند این خیانت کرده میکند وخواهد کرد هیزم همه خیانت ها من وتو هستیم خانه من دربامیان از تو در تخار بلخ از برادرم در پکتیا خوست قندهار……….. بسوزد یکی مزدور پنجابی دیگری از عرب فارس ……. شده.
خداوند همه را عقل شعور داده است ما هم وظیفه داریم حد اقل صدای بخاطر خدا وطن ونسل آینده خویش بر داریم تا نتوانیم خود را این دام که برای مان فرش کرده است برهانیم