سیاست‌های مبهم مرد سایه سیاست افغانستان

زبان نرم، لحن آرام و بیان شمرده، شناسه‌های مردی هستند که به جرأت می‌توان از او به عنوان مرد سایه سیاست افغانستان یاد کرد: محمدحنیف اتمر؛ کسی که دوستانش او را به خاطر میانه‌روی و رویکرد تعاملی‌اش با اصحاب قدرت افغانستان در دوره‌های کرزی و اشرف‌غنی، ستایش می‌کنند و دشمنانش سنگین‌ترین اتهام‌ها – از همفکری با جریان‌های کمونیستی پیشین تا فساد در وزارت معارف و حتی حمایت از تروریزم و دست‌داشتن در ناامنی‌های مرگبار سال‌های اخیر در دوره حضور به عنوان مشاور امنیت ملی اشرف‌غنی – را بر او وارد می‌دانند.blank

حنیف اتمر روز جمعه (۲۸ جدی) با حضور محمدیونس قانونی به عنوان معاون اول و محمد محقق به حیث معاون دوم، رسما به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد.

او که با شعار انتخاباتی «صلح و اعتدال» ثبت نام کرد، در یک نشست مطبوعاتی گفت که احیای وحدت ملی را یک وجیبه اخلاقی نه؛ بلکه یک رسالت تاریخی خواند.

وی در این نشست، این روز را یک روز تاریخی و روز وحدت و اتحاد مردم افغانستان خواند و گفت که تاکنون بیش از ۳۰ حزب سیاسی  و همچنین ۲۰ تن از اشخاص برجسته ملی و سیاسی از این تیم حمایت کرده اند.

او افزود: به هیچ‌وجه به سیاست هراس و خوف‌افکنی اعتقاد ندارم.

آقای اتمر با انتقاد از کارکردهای حکومت فعلی تاکید کرد که هدف آن‌ها “نجات افغانستان از وضعیت فعلی و حکومت فعلی” است.

با این حال، هنوز بسیاری از منتقدان، نسبت به صداقت و تعهد راستین او به سیاست‌ها و شعارهای کلی و کلانی که در روز ثبت نام‌اش مطرح کرد، عمیقا تردید دارند. دامنه این تردید، شاید حتی به افراد و احزابی که روز جمعه در حمایت از او، صف بسته بودند نیز کشیده شود؛ زیرا همان‌ها بودند که در زمان کار اتمر در دولت‌های گذشته و کنونی، زهرآگین‌ترین اتهام‌ها و سنگین‌ترین هجمه‌ها را علیه او سازمان می‌دادند.

به‌عنوان نمونه، شماری از فعالان وابسته به حزب جمعیت اسلامی، در زمانی که آقای اتمر، عهده‌دار سمت وزارت معارف در دوره کرزی بود، او را متهم می‌کردند که ۴۰۰ مشاور دارد! اتهامی که هرگز به‌ اثبات نرسید؛ اما هنوزهم به عنوان یک اتهام جدی و تکان‌دهنده در برابر مردی قرار دارد که در اقدامی بلندپروازانه برای اشغال عالی‌ترین کرسی قدرت در افغانستان خیز برداشته است.

بازهم همان منتقدان که از قضا بسیاری از آن‌ها امروز در صف حامیان آقای اتمر دیده می‌شوند، دیروز او را متهم به حمایت از «داعش» می‌کردند و او را طراح توطئه علیه رهبران مجاهدین می‌دانستند.

اوج این رویارویی‌ها‌ زمانی بود که سران حزب جمعیت اسلامی به دنبال مواجهه مستقیم نیروهای دولتی با تظاهرکنندگان عضو جبنش رستاخیز تغییر در خیابان‌های کابل در جوزای ۹۶ چند نفر از آن‌ها از جمله پسر معاون اول مجلس سنا را کشته شدند، انگشت اتهام را به سمت حنیف اتمر و چند مقام امنیتی دیگر نشانه رفتند و خواستار برکناری سریع او از مشاورت امنیت ملی اشرف‌غنی شدند.

افزون بر این، شماری از فعالان قومی هزاره هم بارها در پی وقوع‌ رویدادهای ضد امنیتی مرگبار علیه اعتراضات خیابانی آن‌ها به تلویح یا تصریح، اتمر را متهم به دست‌داشتن در ناامنی می‌کردند.

جنرال دوستم نیز زمانی که در جریان یکی از مأموریت‌های جنگی‌اش بر علیه طالبان در شمال افغانستان، با کمین مرگبار آن گروه مواجه شد، انگشت اتهام را به سمت شورای امنیت ملی نشانه رفت.

با همه‌ این‌ها و علیرغم این اتهام‌های سنگین، مرد سایه سیاست و امنیت افغانستان، همچنان در سایه باقی ماند؛ کسی که به دلیل پست انتصابی‌اش به عنوان مشاور امنیت ملی رییس جمهور، نه در قبال هردو اتاق شورای ملی، پاسخگو بود و نه حتی در برابر رسانه‌ها به پرسش‌ها و ابهام‌های بزرگی که از اتهام‌های سنگین علیه او، ناشی می‌شد، احساس مسؤولیت می‌کرد.

به نظر می‌رسد او درست‌ همان‌‌‌گونه که سخن می‌گوید، عمل می‌کند: نرم، آرام، شمرده و خزنده و در عین حال کوبنده.

علیرغم انگ ننگین عضویت و فعالیت در احزاب کمونیستی، برخلاف دیگر رفقای کمونیست‌اش، آقای اتمر، هرگز اهل سخنرانی‌های آتشین و میتینگ‌های کوبنده انقلابی نیست. تصور می‌شود که کمتر عصبانی می‌شود، زیر بار فشارها نمی‌رود، اهل هیاهو و حاشیه‌سازی رسانه‌ای نیست، وارد تنش‌های لفظی با دشمنان و منتقدانش نمی‌شود؛ اما همزمان، در رویکردی شبه خادیستی رفقای پیشین‌اش، رقبایش را از میدان‌ بدر می‌کند و خود در اوج قدرت و در حاشیه امنیت باقی می‌ماند.

با این وصف، هیچ‌کس به درستی نمی‌داند که آیا شعارهای دیروز آقای اتمر به عنوان یکی از جدی‌ترین نامزدهای انتخابات آینده ریاست جمهوری را چگونه باید فهم کرد؛ آیا همان‌گونه که او گفته است برای «صلح و اعتدال» و فارغ از «سیاست هراس و خوف‌افکنی»، یا نه میان منطوق و مفهوم این موارد، در شعار و عمل، تفاوت‌های بسیار و معناداری وجود دارد که پس از انتخابات و در صورت پیروزی او، مشخص خواهد شد؟

مطالب مرتبط